برنامه تلویزیونی «هلال» شب‌های ماه رمضان ساعت ۲۳ از شبکه یک سیما پخش می‌شود. این برنامه با تهیه‌کنندگی محسن اسلام‌زاده و کارگردانی سعید شمس، و اجرای شهرام شکیبا و ستاره سادات قطبی، روایتگر داستان‌های ویژه و الهام‌بخش است. شب گذشته، داستان حیرت‌انگیز زندگی مریم سوداگر، زنی که از مسیحیت به اسلام گروید، بازگو شد.در دل تاریخ پرماجرای مهاجرت و تغییر، گاه سرنوشت افرادی را به مسیرهایی باور نکردنی هدایت می‌کند. مریم سوداگر، زنی که در گذشته نامش بتی لو بوید بود، یکی از همین داستان‌های حیرت‌انگیز را در زندگی خود تجربه کرده است.بتی لو بوید در یک خانواده سفیدپوست آمریکایی و از تبار انگلوساکسون در ایالات متحده به دنیا آمد. خانواده‌ای که به مسیحیت پایبند بودند، اما هیچ‌گاه او را در چارچوب مذهبی خاصی محدود نکردند. او نه تنها هیچ تصوری از اسلام نداشت، بلکه حتی نام این دین نیز تا سال‌های نوجوانی به گوشش نخورده بود. دانلود فیلم اما سرنوشت بتی را در مسیری غیرمنتظره قرار داد. او در دهه ۵۰ خورشیدی با حمید سوداگر، مردی مسلمان ایرانی، آشنا شد. این آشنایی به واسطه یک تصادف کوچک رخ داد که زمینه‌ساز ملاقات با خانواده حمید نیز شد. ابتدا برای بتی مهم نبود که همسر آینده‌اش پیرو چه دینی است، اما شخصیت متفاوت و رفتارهای حمید برای او جذاب بود. چیزی در وجود این مرد بود که او را از دیگران متمایز می‌کرد.پس از ازدواج، بتی لو بوید متوجه شد که همسرش بدون اجبار و تبلیغ، به عباداتش پایبند است. او برای اولین بار شاهد خواندن نماز شد، و همین مسئله کنجکاوی‌اش را برانگیخت. وقتی از حمید پرسید که در حال انجام چه کاری است، او پاسخ داد: «نماز می‌خوانم.» این پاسخ ساده جرقه‌ای در ذهن بتی ایجاد کرد.حمید کتاب‌هایی درباره اسلام به زبان انگلیسی برای همسرش تهیه کرد. بتی که همواره به دنبال حقیقت بود، شروع به مطالعه کرد. یکی از کتاب‌هایی که مسیر زندگی‌اش را تغییر داد، کتاب “توحید” امام خمینی (ره) بود. او هنگام خواندن این کتاب، احساس کرد که حقیقتی عمیق را کشف کرده است؛ دانلود فیلم حقیقتی که با تمام باورهای درونی‌اش همخوانی داشت. ایمان به خداوند واحد در او ریشه دواند و در نهایت، چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تصمیم گرفت مسلمان شود و نام خود را به “مریم” تغییر دهد. اما این تازه آغاز مسیر بود. با وقوع انقلاب، مریم سوداگر تصمیمی بزرگ گرفت. او که می‌توانست در آمریکا بماند و زندگی آرامی داشته باشد، تصمیم گرفت به همراه همسرش به ایران بیاید. این تصمیم زمانی اهمیت بیشتری پیدا کرد که جنگ تحمیلی آغاز شد. مریم سوداگر ایران را خانه خود دانست و حتی زیر بمباران‌ها و سختی‌های جنگ، شهر دزفول را برای زندگی انتخاب کرد. دانلود فیلم او نه‌تنها به ایران مهاجرت کرد، بلکه به طور کامل با فرهنگ و اعتقادات جدید خو گرفت. پوشیدن حجاب، خواندن نماز، و حضور در جامعه‌ای که با دوران پیشین زندگی‌اش تفاوت داشت، برای او نه یک اجبار، بلکه یک انتخاب آگاهانه و عاشقانه بود. مریم می‌گوید که هرچه بیشتر در اسلام جست‌وجو کرد، بیش از پیش حقیقت آن را درک کرد و به آن دل بست. زندگی مریم سوداگر، داستانی از تحول، عشق و ایمان است؛ روایتی که نشان می‌دهد چگونه یک تصادف ساده می‌تواند نقطه شروعی برای یک تغییر بزرگ و عمیق باشد. او ثابت کرد که حقیقت، هرجا که باشد، راه خود را به قلب انسان باز خواهد کرد.