به گزارش مشرق، محسن مهدیان در تلگرام نوشت:
این چند روز با تجمعات مردمی در سطح شهر مواجه بودیم که همه حرف شان اجرای قانون عفاف و حجاب است؛ مطالبه ای بجا و مشفقانه و منطقی. اما چند نکته حائز اهمیت است.
یکم. اولا این تجمعات قانونی است. سابقه هم داشته است. نمونه اش تجمع مردمی مقابل موسسات مالی و اعتباری. یا تجمع دانشجویی درباره هپکو و ماشین سازی تبریز و دفاع از کارگران هفت تپه. تجمع بدون سدمعبر و حاشیه سازی و راه پیمائی و غیره قانونی است. اگر هم در مواردی مخالفت شده، علتش مواردی است که ثمره اش خرابکاری و بهم زدن امنیت مردم شده است.
دوم. کسانی که در این تجمعات شرکت می کنند حتما از سر دلسوزی و عشق به دین و کشور و دغدغه قانون و حجاب به میدان آمده اند. کسانی که مردم را متهم به عناوین زشت و زننده ای مثل پول گرفتن و غیره می کنند حتما ظلم کرده اند وباید پاسخگو باشند.
سوم. مسئولین در ماجرای قانون حجاب باید پاسخگو باشند. اظهارات متفاوت و به غایت متناقض درباره توقف قانون حجاب عامل اصلی مطالبه های خیابانی مردم است. اتفاقا باید این مطالبات را قدردان باشند و نسبت به اجرای قانون و در صورت نیاز اصلاح آن اهتمام ویژه داشته باشند. مردم ما مومن اند و نسبت به حکم دین و رعایت قانون دغدغه دارند. این مردم را باید تکریم کرد و شاکر بود.
اما این همه ماجرا نیست. در دل این تجمعات شعارهای منحرفانه ای نیز مطرح شد. تبلیغاتی نیز ذیل این مطالبه در رسانه های اجتماعی صورت گرفت که دارای خطای فاحش نسبه به اصل مطالبه است. منطقی نیست که به اسم قانون و دین، مسئولین کشور را متهم به بی دینی و نفاق و تقابل با احکام شرعی کنیم و یا خدای نکرده برای دعوای های شب انتخاباتی کیسه بدوزیم.
در این خصوص چند نکته رواست.
در کنار مردم دلسوز کسانی هستند که در جایگاه برنامه ریزی یا هدایت و برگزاری این تجمعات ویا به انحراف کشاندن آن نقش کلیدی دارند.
تبارشناسی این جریان مهم است.
این افراد برخلاف قاطبه مومنین که اجرای قانون حجاب را پیگیری می کنند، عملا مطالبه به حق مردمی را تبدیل به تهمت و افترا به سران قوا و دیگر نهادهای نظام کردند.
اما این افراد چه کسانی هستند؟ این افراد جریانی است که در بزنگاه های تاریخی کشور دچار خطاهای تودرتوی تحلیلی هستند و نظام را متهم به اهمال و سستی و عبور از ارزش ها و بی اعتنایی به دین و عدالت و غیره می کنند.
با این توضیح بدون اینکه اسم ببریم قصد داریم اسم ببریم.
این افراد همان ها هستند که در ماجرای انتقام سخت و وعده صادق، نظام را متهم به اهمال و کم کاری و کرنش مقابل دشمن کردند و بر سپاه و فرماندهان نظامی تاختند.
این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای سوریه، دل مردم را خالی کردند و گفتند و نوشتند که خون شهدای مدافع حرم هدر رفته، چون نظام کم گذاشته است.
این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای رای اعتماد مجلس به وزرا و همراهی با دولت جدید آنرا یک لکه ننگ بر دامن نمایندگان دانستند.
این افراد همان کسانی هستند که هیچگاه حمایت رهبری انقلاب از این دولت را یا متوجه نشدند و یا نخواستند بشنوند و دنبال کنند.
این افراد همان کسانی که هستند که دولت شهید رئیسی را هم تاب نیاوردند و هر روز به بهانه ای دولت را به کم کاری متهم می کردند.
این افراد همان کسانی هستند که منشا اصلی دوقطبی سازی در ماجرای انتخابات دولت و مجلس گذشته هستند و بین نیروی های انقلابی اختلاف عمیق ایجاد کردند.
این افراد همان کسانی هستند که در رقابت های انتخاباتی برای حذف رقیب از هرگونه تلاش غیراخلاقی و تهمت و افترا کوتاهی نکردند.
این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای واکسن، نظام را متهم به همراهی با دشمن شیعه و نسل کشی کردند و بعدتر هم واکسن ایرانی را دروغ بزرگ بنیاد برکت و غیره دانستند.
این افراد همان کسانی هستند که به اسم عدالتخواهی و افشاگری همه مسئولین کشور را نوبت به نوبت متهم به فساد کردند و در ریختن آبرو هیچ مرزی نمی شناند.
این افراد کسانی هستند که به اسم آرمانگرایی همه دستاوردهای کشور را هیچ گرفتند و بذر ناامیدی و بن بست را در دل مردم کاشتند.
این جریان را نباید دست کم گرفت. این جریان نظام محاسباتی جامعه متدین و انقلابی را دچار اغتشاش و اعوجاج کرده است و برخلاف ظاهر انقلابی شان به اصل انقلابی گری و عدالتخواهی و آرمانگرایی و حفظ ارزش های دینی و ملی ضربه می زنند.
حساب اینان را باید از مردم متدین و دلسوز و نگران و مطالبه گر جدا کنیم. حرف تمام است.
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

** انتشار مطالب دیگر رسانه ها در این سایت صرفا جهت اطلاع پیدا کردن مخاطبان از اخبار منتشر شده در فضای مجازی است و رسانه نکته آنلاین، خبر ذیل را تایید یا رد نمی کند.