نسلی که بیمه را باور ندارد، با ساختاری از نابرابری و بی‌اعتمادی داخلی رشد یافته است. اما این بی‌باوری، فرصتی است برای بازسازی اعتماد؛ فرصتی برای تحول

یادداشتی برای صنعت بیمه به قلم سمانه قلی پور

«بیمه داری؟»
پرسشی که برای نسل پدر و مادرهای ما نشانه‌ای از ثبات و امنیت بود، امروز برای بسیاری از جوانان، یا بی‌معناست، یا طنزی تلخ. نسلی که به‌سختی در بازار کار بی‌ثبات امروزی سرپا مانده، چه باوری می‌تواند به سیستمی داشته باشد که بازنشستگی‌اش را ۳۰ سال بعد وعده می‌دهد، آن هم در حالی که امروز از پس هزینه‌های درمانی ساده برنمی‌آید؟

این بی‌اعتمادی به بیمه، نه از سر بی‌مسئولیتی است و نه ناشی از بی‌اطلاعی. بلکه محصول یک تجربه نسلی از ناکارآمدی، تبعیض و بی‌اعتمادی نهادی‌ست. مسأله‌ای که اگر به‌موقع دیده نشود، می‌تواند اساس رفاه اجتماعی آینده کشور را متزلزل کند.

بیمه؛ حق اجتماعی یا امتیاز نابرابر؟

در اصل ۲۹ قانون اساسی ایران آمده: «برخورداری از تأمین اجتماعی… حقی است همگانی.» اما بر اساس گزارش اطلس رفاه، ۴۰ درصد خانوارهای کشور فاقد بیمه و درآمد ثابت هستند، و ۵۵ درصد شاغلان در بخشی غیررسمی مشغول به کارند . یعنی بیش از نیمی از کل نیروی کار، به‌صورت رسمی بیمه نیستند.

تجربه‌ای که بی‌اعتمادی می‌آورد

رضا، ۳۰ ساله، راننده‌ی پیک در یک اپلیکیشن آنلاین است. خودش می‌گوید:
“بیمه برای من یعنی پولی که می‌دم، ولی هیچ‌وقت نمی‌فهمم قراره کی براش نتیجه بده. پدرم بازنشسته‌ست، نصف حقوقش خرج دارو می‌شه. من چرا باید همون راهو برم؟”

این روایت، نمایش کوچکی از بی‌اعتمادی جمعی‌ست؛ دغدغه‌ای که تنها مختص او نیست.

 

۳ دلیل اصلی بی‌باوری

۱٫ اقتصاد بی‌ثبات و مشاغل غیررسمی
مشاغلی مانند فریلنسری، پیک اینترنتی و دست‌فروشی غالب شغل‌های جدید جوانان هستند. بیمه اختیاری برای این افراد، بسیار گران و پیچیده است.

۲٫ تجربه منفی نسل قبل
بازنشستگانی که امروز با حقوق ناچیز و هزینه‌دار بودن خدمات مواجهند، تصویر روشنی از آینده پیش روی ما نمی‌سازند.

۳٫ تبعیض ساختاری
مزایای متنوع بیمه‌ای برخی نهاد‌ها در برابر سختی کار بیمه‌شدگان عادی، نشان‌دهنده نابرابری آشکار در ساختار تأمین اجتماعی است.

 

تبعات خطرناک بی‌اعتمادی

عدم اعتماد جوانان به بیمه، می‌تواند منجر به بحران «سالمندی بدون پشتوانه» و تضعیف پایداری صندوق‌های بیمه‌ای شود. کاهش تعهد جامعه نسبت به بقا و توسعه ساختارهای رفاهی، نقطه‌ای خطرناک برای آینده کشور است.

راه برون‌رفت؛ اعتماد را بازسازی کنیم

طراحی بیمه‌های منعطف برای مشاغل نو
بسته‌های ساده، شفاف و آنلاین ویژه فریلنسرها، رانندگان و مشاغل خانگی

روایت‌پردازی واقعی از تجربیات مثبت
کمپین‌های رسانه‌ای با روایت زندگی‌هایی که بیمه توانسته درد را التیام دهد

شفاف‌سازی عملکرد بیمه‌گرها
انتشار منظم آمار، بودجه و نحوه استفاده از حق بیمه؛ بدون موانع اداری و پنهان‌کاری

همسطح‌سازی مزایا
حذف رانت بیمه‌ای و اطمینان از برابری حق دریافت خدمات برای کارگر ساده و کارمند نهاد خاص

 

نسلی که بیمه را باور ندارد، با ساختاری از نابرابری و بی‌اعتمادی داخلی رشد یافته است. اما این بی‌باوری، فرصتی است برای بازسازی اعتماد؛ فرصتی برای تحول. اگر نهادهای بیمه‌ای، رسانه‌ها و رسانه‌نگاران بتوانند ایجاد گفت‌وگو، شفافیت و انصاف در مراودات بیمه‌ای را جاری کنند، شاید روزی برگشت اعتماد آغاز شود.

و وقتی روزی از یک جوان پرسیدند «بیمه داری؟»، نه با شک، که با لبخند پاسخ دهد: «بله، همین الان.»