تصاویر/ حال و هوای شب تاسوعای حسینی در نوشهر
مردم نوشهر همزمان با شب نهم ماه محرم و منتسب به باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس (ع) عزاداری کردند.

رونمایی از کتاب “شوق کربلا” به قلم دکتر اسماعیل شاعیدی در روز مقاومت و پایداری+فیلم
به گزارش گروه استانها خبرگزاری دانشجو، در حاشیه برگزاری مراسم بزرگداشت روز دزفول، روز مقاومت و پایداری در حسینیه ثارلله، مراسم رونمایی از کتاب “شوق کربلا” در فضایی صمیمی و پرشور برگزار شد.
دکتر اسماعیل شاعیدی نویسنده این کتاب در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو، به اهمیت نوشتن در حوزه اهل بیت (ع)، شهدا و دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: کتاب شوق کربلا میتوانند به کودکان کمک کند تا با ارزشهای انسانی، ایثار و فداکاری آشنا شوند و درک عمیقتری از تاریخ و فرهنگ دینی خود پیدا کنند.
وی افزود: آشنایی کودکان با شخصیتهای بزرگ تاریخ اسلام و ایران، مانند امام حسین (ع) و شهدای دفاع مقدس، میتواند به شکلگیری هویت ملی و مذهبی آنها کمک کند. این کتابها نه تنها داستانهایی جذاب و آموزنده را ارائه میدهند، بلکه به کودکان میآموزند که چگونه در برابر چالشها و مشکلات زندگی ایستادگی کنند.
کتاب “شوق کربلا” به عنوان یک منبع ارزشمند در تربیت کودکان، میتواند به آنها کمک کند تا با مفاهیم ایثار، فداکاری و عشق به اهلبیت (ع) آشنا شوند و در آینده، نوجوانان و جوانانی آگاه به ارزشهای اسلامی باشند.
آغاز برنامهریزی برای اجرای اولین پروژه دانشگاه فرهنگیان در تهران
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو از استانداری تهران، محمدصادق معتمدیان عصر یکشنبه در جلسه هیات امنای دانشگاه فرهنگیان استان با اشاره به تجربه اردوگاه آموزشی در استانهای دیگر و مشکلات ناشی از پراکندگی امکانات، اظهار کرد: در تهران برنامه جدی در راستای ساماندهی و تمرکززدایی در حوزه آموزش وجود دارد که بخشی از آن در قالب پروژههای جدید دانشگاه فرهنگیان دنبال میشود.
وی افزود: با همکاری سازمان برنامه و بودجه، مجوزهای لازم برای اجرای نخستین پروژه زیرساختی دانشگاه فرهنگیان در استان پیگیری شده و تامین زمین مناسب نیز در دستور کار قرار دارد.
استاندار تهران با اشاره به ضرورت بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتهای موجود در بخش حملونقل و سلامت دانشجومعلمان، گفت: این پروژه بهصورت شبانهروزی دنبال خواهد شد و به عنوان گام اول در مسیر تقویت زیرساختهای تربیت معلم در استان، اهمیت بالایی دارد.
آغاز ثبتنام مدارس/ ممنوعیت محرومیت دانشآموزان ضعیف
– اخبار اجتماعی – به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، با آغاز ماه خرداد، فرآیند ثبتنام دانشآموزان در مدارس سراسر کشور بهتدریج آغاز میشود. ثبتنام دانشآموزان پایه اول ابتدایی از هماکنون امکانپذیر است، مشروط بر اینکه قبلاً سنجش سلامت خود را انجام داده باشند، حداقل سن برای ثبتنام در پایه اول، 6 سال تمام اعلام شده است.
بر اساس دستورالعملهای آموزش و پرورش، برگزاری هرگونه آزمون یا مصاحبه ورودی در مدارس دوره ابتدایی، اعم از دولتی و غیردولتی، ممنوع است، همچنین دانشآموزان سایر پایهها پس از اعلام نتایج امتحانات میتوانند ثبتنام خود را انجام دهند.
ثبتنام دانشآموزان میانپایه عمدتاً توسط مدیر مدرسه و بهصورت غیرحضوری انجام میشود، اما دانشآموزان پایههای ورودی مانند هفتم و دهم که مدرسه خود را تغییر میدهند، باید بهصورت حضوری اقدام کنند.
هشدار به مدارس؛ دریافت پول بابت کارنامه غیرقانونی است
امسال بند جدیدی به دستورالعمل ثبتنام افزوده شده است که بر اساس آن، مدارس دولتی عادی حق ندارند دانشآموزان را بهخاطر نمرات پایین از ثبتنام محروم کنند، مسئولیت ارتقای یادگیری دانشآموزان بهعهده مدارس است و نمیتوان بهبهانه افت تحصیلی مانع ادامه تحصیل دانشآموز شد.
مدیران مدارس ابتدایی و متوسطه اول موظفاند برای اطمینان از ثبتنام دانشآموزان در پایههای هفتم و دهم، روند ثبتنام را رصد و پیگیری کنند و در صورت عدم ثبتنام دانشآموز، موضوع را بهصورت رسمی و در اسرع وقت به اداره محل خدمت اطلاع دهند.
بر اساس قوانین حمایتی، ثبتنام دانشآموزان فاقد مدارک هویتی با کارت حمایت تحصیلی امکانپذیر است و دانشآموزان اتباع خارجی نیز در صورت ارائه مدارک شناسایی و کارت ویژه حمایت تحصیلی میتوانند ثبتنام شوند.
ثبتنام بازماندگان از تحصیل طبق طرح شهید محمودوند در هر زمان از سال تحصیلی مجاز است و در صورت نیاز، موضوع در کمیسیونهای مربوط بررسی خواهد شد.
بهاستناد آییننامه اجرایی مدارس، توزیع متوازن دانشآموزان بر اساس محدوده جغرافیایی و با اولویت ثبتنام در نزدیکترین مدرسه به محل سکونت اجرا میشود، همچنین دانشآموزانی که والدینشان شاغلاند میتوانند در مدرسه نزدیک محل کار والدین ثبتنام کنند.
برگزاری هرگونه آزمون ورودی، مصاحبه یا تعیین شرط معدل برای ثبتنام در مدارس دولتی، جز در موارد خاص مصوب، ممنوع است، تنها در برخی رشتههای فنی و حرفهای و کاردانش، شورای مدرسه با اطلاع اداره آموزش و پرورش میتواند شرایط خاصی برای ثبتنام اعمال کند.
ثبتنام تمامی دانشآموزان ورودی (اول دبستان، هفتم و دهم) بهصورت حضوری و همچنین الکترونیکی از طریق پنجره واحد خدمات الکترونیک وزارت آموزش و پرورش بهنشانی my.medu.ir انجام میشود.
انتهای پیام/+
حمله موشکی یمن به فلسطین اشغالی/توقف پرواز فرودگاه بنگوریون
– اخبار بین الملل – به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، منابع خبری رژیم صهیونیستی امروز یکشنبه از فعال شدن آژیرهای هشدار در مناطق وسیعی از فلسطین اشغالی از جمله تلآویو و غرب قدس اشغالی خبر دادند.
ارتش رژیم صهیونیستی طبق معمول مدعی شد که سامانه پدافندی این رژیم یک فروند موشک شلیکشده از یمن را قبل از ورود به حریم هوایی فلسطین اشغالی رهگیری کرده است.
یمن: فرودگاه بنگوریون را با موشک بالستیک هدف قرار دادیم
بر اساس گزارش رسانههای صهیونیستی، شهرکنشینان صهیونیست از ترس موشک بالستیک یمن به پناهگاهها گریختند.
در پی این حمله، پروازهای فرودگاه بنگوریون به حال تعلیق در آمده است.
هنوز ارتش یمن بیانیه رسمی دراینباره منتشر نکرده است.
انتهای پیام/+
گربهها هم حریف موشهای بزرگ تهران نمیشوند!
– اخبار اجتماعی – به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، ناصر امانی امروز، یکشنبه، در سیصد و بیست و هشتمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر تهران، در نطقی خارج از دستور، با اشاره به بازدید خود از منطقه 11 شهر تهران اظهار کرد: منطقه 11 یکی از مناطق مرکزی و مهم شهر تهران است و از جمله مشکلات اساسی آن، علاوه بر بافت فرسوده، ترافیک، حملونقل و کمبود پارکینگ، وجود شرکت دخانیات است.
وی افزود: ما از شهرداری تهران خواسته بودیم که تکلیف شرکت دخانیات، که در مرکز منطقه 11 مستقر است، مشخص شود. این شرکت علاوه بر ایجاد بنبست در معابر اصلی منطقه، مانع بزرگی در مسیر توسعه و تأمین سرانههای مورد نیاز منطقه بهشمار میرود.
امانی تصریح کرد: البته باید اشاره کنم که در ادوار مختلف مدیریت شهری، پیگیریهایی برای انتقال این شرکت از این منطقه استراتژیک و حساس صورت گرفته است، حتی جایگزینی برای این شرکت در یکی از شهرهای اطراف تهران ساخته شده است، اما متأسفانه این انتقال هنوز انجام نشده است.
وی ادامه داد: این شرکت در زمان حاضر تقریباً غیرفعال است و تنها یک خط تولید دارد که در یکی از سولههای محل مستقر فعالیت میکند، اما آلودگی، استفاده از معابر توسط کارکنان شرکت بهعنوان پارکینگ و آثار منفی دیگر، واقعاً مردم منطقه را به ستوه آورده است.
این عضو شورا اضافه کرد: پیشنهاد میکنم دولت ـ بهویژه با توجه به اینکه این شرکت وابسته به یکی از شرکتهای زیرمجموعه وزارت کار است ـ تمرکززدایی از تهران را آغاز کند. انتقال کامل این شرکت از تهران شاید به نسلهای بعدی موکول شود، اما تمرکززدایی مرحلهای و آرام، با برنامهای مشخص، امکانپذیر است، این گوی و این میدان؛ اگر میخواهیم تهران را سبک کنیم و تمرکز را کاهش دهیم، این شرکت که بیش از 100 سال قدمت دارد، فعال نیست، سیگار تولید میکند نه دارو، تنها یک خط آن فعال است و محل جایگزین هم ساخته شده است، میتواند نقطه شروع انتقال باشد.
وی خاطرنشان کرد: ما نمیگوییم این انتقال در یک شب یا حتی یک سال انجام شود، اما با یک برنامه پنجساله، میتوان به مردم منطقه امید داد که در پایان این مدت، شرکت منتقل خواهد شد و بنبستهای عجیبی که در منطقه ایجاد شده است، برطرف خواهد شد. خواهش میکنم دولت، بهویژه آقای عارفی که مسئولیت کمیسیون ویژه انتقال پایتخت را بهعهده دارند، این موضوع را پیگیری کنند.
امانی در ادامه به موضوع حیوانات موذی و موشها اشاره کرد و گفت: من از مردم و معتمدین منطقه پرسیدم که پس از بازدید من چه اتفاقی افتاده است، پاسخ دادند: «موشها تبدیل به گربه شدهاند!» یعنی هیچ اتفاقی نیفتاده است و موشها بزرگتر شدهاند و اکنون حتی گربهها هم جرئت نزدیک شدن به آنها را ندارند.
وی تصریح کرد: مسئولان شهرداری آمدهاند و گفتهاند؛ قرار است شرکت جابهجا شود، نیروی تخصصی بگیریم و مشکل را حل کنیم.”؛ اما هیچ اتفاقی نیفتاده است. ما نمیگوییم موشها ریشهکن شوند، چون این کار در هیچ شهری از دنیا انجام نشده است، اما کنترل جمعیت موشها مهم است؛ بهگونهای که مردم هنگام عبور در خیابان، موش زیر پایشان نبینند و موش وارد مغازه، مسجد یا خانه آنها نشود، این خواسته ما از شهرداری است، ما ریشهکنی کامل را نمیخواهیم، زیرا امکانپذیر نیست.
مبارزه با موشهای پایتخت بهروش جدید کلید خوردعضو شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: کنترل جمعیت موشها اهمیت فراوانی دارد و در دنیا برای این موضوع روشها و تکنیکهایی وجود دارد. شرکتهای دانشبنیانی که شهرداری به آنها اشاره میکند، باید در این زمینه فعال شوند، نه اینکه سرانههای خدمات شهری را متوقف کنند، مثلاً گفته میشود که میخواهند بخشی از منطقه 13 در خیابان پیروزی را به محل فعالیت شرکتهای دانشبنیان تبدیل کنند یا بوستان ولایت را مرکز فعالیت آنها نمایند.
انتهای پیام/+
گربهها هم حریف موشهای بزرگ تهران نمیشوند!
– اخبار اجتماعی – به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، ناصر امانی امروز، یکشنبه، در سیصد و بیست و هشتمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر تهران، در نطقی خارج از دستور، با اشاره به بازدید خود از منطقه 11 شهر تهران اظهار کرد: منطقه 11 یکی از مناطق مرکزی و مهم شهر تهران است و از جمله مشکلات اساسی آن، علاوه بر بافت فرسوده، ترافیک، حملونقل و کمبود پارکینگ، وجود شرکت دخانیات است.
وی افزود: ما از شهرداری تهران خواسته بودیم که تکلیف شرکت دخانیات، که در مرکز منطقه 11 مستقر است، مشخص شود. این شرکت علاوه بر ایجاد بنبست در معابر اصلی منطقه، مانع بزرگی در مسیر توسعه و تأمین سرانههای مورد نیاز منطقه بهشمار میرود.
امانی تصریح کرد: البته باید اشاره کنم که در ادوار مختلف مدیریت شهری، پیگیریهایی برای انتقال این شرکت از این منطقه استراتژیک و حساس صورت گرفته است، حتی جایگزینی برای این شرکت در یکی از شهرهای اطراف تهران ساخته شده است، اما متأسفانه این انتقال هنوز انجام نشده است.
وی ادامه داد: این شرکت در زمان حاضر تقریباً غیرفعال است و تنها یک خط تولید دارد که در یکی از سولههای محل مستقر فعالیت میکند، اما آلودگی، استفاده از معابر توسط کارکنان شرکت بهعنوان پارکینگ و آثار منفی دیگر، واقعاً مردم منطقه را به ستوه آورده است.
این عضو شورا اضافه کرد: پیشنهاد میکنم دولت ـ بهویژه با توجه به اینکه این شرکت وابسته به یکی از شرکتهای زیرمجموعه وزارت کار است ـ تمرکززدایی از تهران را آغاز کند. انتقال کامل این شرکت از تهران شاید به نسلهای بعدی موکول شود، اما تمرکززدایی مرحلهای و آرام، با برنامهای مشخص، امکانپذیر است، این گوی و این میدان؛ اگر میخواهیم تهران را سبک کنیم و تمرکز را کاهش دهیم، این شرکت که بیش از 100 سال قدمت دارد، فعال نیست، سیگار تولید میکند نه دارو، تنها یک خط آن فعال است و محل جایگزین هم ساخته شده است، میتواند نقطه شروع انتقال باشد.
وی خاطرنشان کرد: ما نمیگوییم این انتقال در یک شب یا حتی یک سال انجام شود، اما با یک برنامه پنجساله، میتوان به مردم منطقه امید داد که در پایان این مدت، شرکت منتقل خواهد شد و بنبستهای عجیبی که در منطقه ایجاد شده است، برطرف خواهد شد. خواهش میکنم دولت، بهویژه آقای عارفی که مسئولیت کمیسیون ویژه انتقال پایتخت را بهعهده دارند، این موضوع را پیگیری کنند.
امانی در ادامه به موضوع حیوانات موذی و موشها اشاره کرد و گفت: من از مردم و معتمدین منطقه پرسیدم که پس از بازدید من چه اتفاقی افتاده است، پاسخ دادند: «موشها تبدیل به گربه شدهاند!» یعنی هیچ اتفاقی نیفتاده است و موشها بزرگتر شدهاند و اکنون حتی گربهها هم جرئت نزدیک شدن به آنها را ندارند.
وی تصریح کرد: مسئولان شهرداری آمدهاند و گفتهاند؛ قرار است شرکت جابهجا شود، نیروی تخصصی بگیریم و مشکل را حل کنیم.”؛ اما هیچ اتفاقی نیفتاده است. ما نمیگوییم موشها ریشهکن شوند، چون این کار در هیچ شهری از دنیا انجام نشده است، اما کنترل جمعیت موشها مهم است؛ بهگونهای که مردم هنگام عبور در خیابان، موش زیر پایشان نبینند و موش وارد مغازه، مسجد یا خانه آنها نشود، این خواسته ما از شهرداری است، ما ریشهکنی کامل را نمیخواهیم، زیرا امکانپذیر نیست.
مبارزه با موشهای پایتخت بهروش جدید کلید خوردعضو شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: کنترل جمعیت موشها اهمیت فراوانی دارد و در دنیا برای این موضوع روشها و تکنیکهایی وجود دارد. شرکتهای دانشبنیانی که شهرداری به آنها اشاره میکند، باید در این زمینه فعال شوند، نه اینکه سرانههای خدمات شهری را متوقف کنند، مثلاً گفته میشود که میخواهند بخشی از منطقه 13 در خیابان پیروزی را به محل فعالیت شرکتهای دانشبنیان تبدیل کنند یا بوستان ولایت را مرکز فعالیت آنها نمایند.
انتهای پیام/+
چرا غنیسازی ـ 2 | منافع و ابعاد راهبردی برای ایران
– اخبار حوزه امام و رهبری – گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم:در شماره قبلی از این سلسله یادداشتها به ماهیت فرایند غنیسازی و چرایی مخالفتهای نظام سلطه و سردمداران استکبار جهانی با دستیابی ایران اسلامی به این فناوری اشاره شد. در این نوشتار ابعاد راهبردی این فناوری و تأثیر آن در تأمین منافع ملی و افزایش قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی در برابر مقاصد شوم دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران را مورد بررسی قرار خواهیم داد و به همین مناسبت با نگاهی عبرت آمیز به تجربه های کشورهای مختلف نظر خواهیم کرد.
چرا غنیسازی؟ ـ 1 | دفاع از استقلال، عزت و آینده ایرانابعاد راهبردی فناورانه دانش غنیسازی کدامند؟
تحلیل اهمیت راهبردی غنیسازی اورانیوم کشور هنگامی که از چارچوب منافع مستقیم و ملموسی چون کاربردهای پزشکی یا انرژی فراتر دیده شود، ابعاد عمیقتر و پیچیدهتری به خود میگیرد. در اینجا سعی میشود لایههای راهبردی در خصوص فواید عمومی فناوری هستهای را مورد واکاوی قرار دهیم.
فراتر از تأمین سوخت برای نیروگاهها، دانش و فناوری مرتبط با غنیسازی، پیامدهای جانبی گستردهای برای توسعه صنعتی و علمی کشور دارد که شاید کمتر به آن توجه شود.
1. سرریز دانش و فناوری به سایر صنایع
فرآیند غنیسازی اورانیوم نیازمند دستیابی به سطوح بسیار بالایی از دقت و کیفیت در حوزههایی چون مهندسی مواد (آلیاژهای خاص، کامپوزیتها)، مهندسی خلاء، ساخت سانتریفیوژهای با سرعت بسیار بالا، سیستمهای کنترل دقیق، لیزر و نرمافزارهای شبیهسازی پیچیده است. دانشی که در این فرآیند تولید و بومیسازی میشود، به طور مستقیم یا غیرمستقیم قابل انتقال و استفاده در سایر صنایع پیشرفته کشور نظیر هوافضا، صنایع دفاعی دقیق، تولید تجهیزات پزشکی پیشرفته و صنایع نیازمند ماشینکاری و کنترل کیفیت فوق دقیق است. این یک اثر جانبی مثبت بسیار مهم است که سرمایهگذاری در صنعت هستهای را از یک هزینه صرف، به یک موتور محرک برای توسعه فناوری در سایر بخشها تبدیل میکند.
2. تربیت نیروی انسانی متخصص و ایجاد زیستبوم نوآوری
چالشهای فنی برنامه هستهای و تلاش برای حل مسائل آن، منجر به تربیت نسلی از دانشمندان و مهندسان بسیار ماهر در رشتههای مختلف شده است. این سرمایه انسانی، ارزشمندترین دارایی کشور در مسیر توسعه فناورانه است. مراکز تحقیقاتی و صنعتی مرتبط با برنامه هستهای، به مرور به هابهای نوآوری تبدیل میشوند که میتوانند به حل مسائل پیچیده در سایر حوزهها نیز کمک کنند. حفظ برنامه غنیسازی، به معنای حفظ این زیستبوم علمی و تداوم فرآیند تربیت نیروی متخصص است.
3. آمادگی برای فناوریهای هستهای آینده (مانند گداخت هستهای)
جهان علم در حال حرکت به سمت نسلهای جدیدتر و ایمنتر فناوری هستهای، از جمله راکتورهای کوچک ماژولار (SMRs) و در افق دورتر، فناوری گداخت هستهای (Fusion) است. تسلط بر چرخه سوخت شکافت هستهای (Fission)از جمله غنیسازی، یک پیشنیاز دانشی و تجربی مهم برای ورود موفقیتآمیز به این عرصههای نوین است. کشوری که امروز از توسعه دانش پایه هستهای خود صرفنظر کند، فردا در رقابت برای دستیابی به فناوریهای پیشرفتهتر و استراتژیکتر هستهای نیز عقب خواهد ماند.
از تجارب دیگر کشورها چه درسهایی برای ایران میتوان گرفت؟
تجربه تلخ لیبی
یکی از بارزترین نمونهها، تجربه لیبی در دوران معمر قذافی است. لیبی در اوایل دهه 2000 میلادی، تحت فشارهای غرب و با وعده بهبود روابط و رفع تحریمها، برنامه تسلیحات کشتار جمعی خود (شامل برنامه هستهای نوپا و تسلیحات شیمیایی) را به طور کامل برچید و تجهیزات خود را داوطلبانه تحویل داد. اما این اقدام نه تنها منجر به عادیسازی کامل روابط و توسعه اقتصادی نشد، بلکه پس از چند سال، با تغییر شرایط بینالمللی و بروز ناآرامیهای داخلی (بهار عربی)، همان قدرتهایی که مشوق لیبی برای خلع سلاح بودند، از ضعف دفاعی این کشور استفاده کرده و با مداخله نظامی مستقیم، موجب سرنگونی قذافی و ایجاد یک بحران طولانیمدت و ویرانگر در لیبی شدند که تا به امروز ادامه دارد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند اگر قذافی توانمندیهای بازدارنده خود را حفظ کرده بود، سرنوشت دیگری در انتظارش بود. درس بزرگ لیبی این است: تسلیم شدن در برابر فشار و دست کشیدن از مؤلفههای قدرت، لزوماً امنیت و رفاه نمیآورد، بلکه میتواند به آسیبپذیری بیشتر منجر شود.
اوکراین و یادداشت بوداپست
اوکراین پس از فروپاشی شوروی، سومین قدرت بزرگ هستهای جهان از نظر تعداد کلاهکهای اتمی بود که آن را در خاک خود به ارث برده بود. در سال 1994، اوکراین با امضای یادداشت بوداپست با آمریکا، روسیه و بریتانیا، در ازای دریافت تضمینهای امنیتی برای حاکمیت و تمامیت ارضی خود، تمامی سلاحهای هستهای خود را به روسیه منتقل کرد و به پیمان ان.پی.تی به عنوان یک کشور غیرهستهای پیوست. اتفاقات سالهای 2014 (الحاق کریمه به روسیه) و تهاجم نظامی روسیه در سال 2022 به اوکراین، نشان داد که آن تضمینهای امنیتی در برابر منافع قدرتهای بزرگ، اعتبار چندانی ندارند. بسیاری در اوکراین و جهان امروز حسرت آن توانمندی از دست رفته را میخورند و معتقدند که اگر اوکراین سلاحهای هستهای خود را حفظ کرده بود، شاید تاریخ به گونه دیگری رقم میخورد. این نمونه نشان میدهد که اتکا به تضمینهای دیگران برای امنیت ملی، بسیار شکننده است و داشتن توانمندیهای بومی، حتی اگر مستقیماً نظامی نباشد، اهمیت دارد.
آفریقای جنوبی
آفریقای جنوبی تنها کشوری است که به سلاح هستهای دست یافت و سپس داوطلبانه آن را کنار گذاشت. این اقدام در اواخر دوران آپارتاید و در آستانه انتقال قدرت به اکثریت سیاهپوست صورت گرفت و دلایل پیچیدهای داشت، از جمله نگرانی رژیم آپارتاید از افتادن این سلاحها به دست دولت جدید و همچنین تلاش برای عادیسازی روابط با جهان پس از آپارتاید. وضعیت آفریقای جنوبی کاملاً متفاوت با ایران است؛ آنها به سلاح رسیده بودند و در یک تحول سیاسی داخلی بزرگ آن را کنار گذاشتند. ایران هنوز در مسیر توسعه فناوری صلحآمیز و تحت شدیدترین فشارهای خارجی قرار دارد و هدفش کسب استقلال فناورانه است، نه تولید سلاح. با این حال، تجربه آفریقای جنوبی هم نشان داد که حتی پس از کنار گذاشتن برنامه نظامی، چالشهای اقتصادی و اجتماعی آن کشور همچنان پابرجا ماند و این اقدام، لزوماً به یک شکوفایی اقتصادی آنی منجر نشد.
کشورهای موفق در توسعه فناوری هستهای
در مقابل، کشورهایی مانند فرانسه، ژاپن، کره جنوبی و حتی هند و پاکستان (که مسیر نظامی را نیز پیمودند)، با سرمایهگذاری بر فناوری هستهای، توانستهاند به امنیت انرژی، پیشرفت علمی و در مواردی بازدارندگی دست یابند. اگرچه برخی از این کشورها متحدان غرب محسوب میشوند و مسیر هموارتری داشتهاند، اما اصل پافشاری بر دستیابی به دانش و فناوری بومی، در همهی آنها مشترک است. حتی کشوری مانند برزیل نیز که در مقاطعی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی داشته و بر حق خود برای توسعه چرخه سوخت پافشاری کرده، نشان میدهد که این یک مسئله صرفاً مختص ایران نیست، بلکه بخشی از تلاش کشورهای در حال توسعه برای کسب جایگاه شایسته خود در جهان است.
انتهای پیام/
چرا غنیسازی ـ 2 | منافع و ابعاد راهبردی برای ایران
– اخبار حوزه امام و رهبری – گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم:در شماره قبلی از این سلسله یادداشتها به ماهیت فرایند غنیسازی و چرایی مخالفتهای نظام سلطه و سردمداران استکبار جهانی با دستیابی ایران اسلامی به این فناوری اشاره شد. در این نوشتار ابعاد راهبردی این فناوری و تأثیر آن در تأمین منافع ملی و افزایش قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی در برابر مقاصد شوم دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران را مورد بررسی قرار خواهیم داد و به همین مناسبت با نگاهی عبرت آمیز به تجربه های کشورهای مختلف نظر خواهیم کرد.
چرا غنیسازی؟ ـ 1 | دفاع از استقلال، عزت و آینده ایرانابعاد راهبردی فناورانه دانش غنیسازی کدامند؟
تحلیل اهمیت راهبردی غنیسازی اورانیوم کشور هنگامی که از چارچوب منافع مستقیم و ملموسی چون کاربردهای پزشکی یا انرژی فراتر دیده شود، ابعاد عمیقتر و پیچیدهتری به خود میگیرد. در اینجا سعی میشود لایههای راهبردی در خصوص فواید عمومی فناوری هستهای را مورد واکاوی قرار دهیم.
فراتر از تأمین سوخت برای نیروگاهها، دانش و فناوری مرتبط با غنیسازی، پیامدهای جانبی گستردهای برای توسعه صنعتی و علمی کشور دارد که شاید کمتر به آن توجه شود.
1. سرریز دانش و فناوری به سایر صنایع
فرآیند غنیسازی اورانیوم نیازمند دستیابی به سطوح بسیار بالایی از دقت و کیفیت در حوزههایی چون مهندسی مواد (آلیاژهای خاص، کامپوزیتها)، مهندسی خلاء، ساخت سانتریفیوژهای با سرعت بسیار بالا، سیستمهای کنترل دقیق، لیزر و نرمافزارهای شبیهسازی پیچیده است. دانشی که در این فرآیند تولید و بومیسازی میشود، به طور مستقیم یا غیرمستقیم قابل انتقال و استفاده در سایر صنایع پیشرفته کشور نظیر هوافضا، صنایع دفاعی دقیق، تولید تجهیزات پزشکی پیشرفته و صنایع نیازمند ماشینکاری و کنترل کیفیت فوق دقیق است. این یک اثر جانبی مثبت بسیار مهم است که سرمایهگذاری در صنعت هستهای را از یک هزینه صرف، به یک موتور محرک برای توسعه فناوری در سایر بخشها تبدیل میکند.
2. تربیت نیروی انسانی متخصص و ایجاد زیستبوم نوآوری
چالشهای فنی برنامه هستهای و تلاش برای حل مسائل آن، منجر به تربیت نسلی از دانشمندان و مهندسان بسیار ماهر در رشتههای مختلف شده است. این سرمایه انسانی، ارزشمندترین دارایی کشور در مسیر توسعه فناورانه است. مراکز تحقیقاتی و صنعتی مرتبط با برنامه هستهای، به مرور به هابهای نوآوری تبدیل میشوند که میتوانند به حل مسائل پیچیده در سایر حوزهها نیز کمک کنند. حفظ برنامه غنیسازی، به معنای حفظ این زیستبوم علمی و تداوم فرآیند تربیت نیروی متخصص است.
3. آمادگی برای فناوریهای هستهای آینده (مانند گداخت هستهای)
جهان علم در حال حرکت به سمت نسلهای جدیدتر و ایمنتر فناوری هستهای، از جمله راکتورهای کوچک ماژولار (SMRs) و در افق دورتر، فناوری گداخت هستهای (Fusion) است. تسلط بر چرخه سوخت شکافت هستهای (Fission)از جمله غنیسازی، یک پیشنیاز دانشی و تجربی مهم برای ورود موفقیتآمیز به این عرصههای نوین است. کشوری که امروز از توسعه دانش پایه هستهای خود صرفنظر کند، فردا در رقابت برای دستیابی به فناوریهای پیشرفتهتر و استراتژیکتر هستهای نیز عقب خواهد ماند.
از تجارب دیگر کشورها چه درسهایی برای ایران میتوان گرفت؟
تجربه تلخ لیبی
یکی از بارزترین نمونهها، تجربه لیبی در دوران معمر قذافی است. لیبی در اوایل دهه 2000 میلادی، تحت فشارهای غرب و با وعده بهبود روابط و رفع تحریمها، برنامه تسلیحات کشتار جمعی خود (شامل برنامه هستهای نوپا و تسلیحات شیمیایی) را به طور کامل برچید و تجهیزات خود را داوطلبانه تحویل داد. اما این اقدام نه تنها منجر به عادیسازی کامل روابط و توسعه اقتصادی نشد، بلکه پس از چند سال، با تغییر شرایط بینالمللی و بروز ناآرامیهای داخلی (بهار عربی)، همان قدرتهایی که مشوق لیبی برای خلع سلاح بودند، از ضعف دفاعی این کشور استفاده کرده و با مداخله نظامی مستقیم، موجب سرنگونی قذافی و ایجاد یک بحران طولانیمدت و ویرانگر در لیبی شدند که تا به امروز ادامه دارد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند اگر قذافی توانمندیهای بازدارنده خود را حفظ کرده بود، سرنوشت دیگری در انتظارش بود. درس بزرگ لیبی این است: تسلیم شدن در برابر فشار و دست کشیدن از مؤلفههای قدرت، لزوماً امنیت و رفاه نمیآورد، بلکه میتواند به آسیبپذیری بیشتر منجر شود.
اوکراین و یادداشت بوداپست
اوکراین پس از فروپاشی شوروی، سومین قدرت بزرگ هستهای جهان از نظر تعداد کلاهکهای اتمی بود که آن را در خاک خود به ارث برده بود. در سال 1994، اوکراین با امضای یادداشت بوداپست با آمریکا، روسیه و بریتانیا، در ازای دریافت تضمینهای امنیتی برای حاکمیت و تمامیت ارضی خود، تمامی سلاحهای هستهای خود را به روسیه منتقل کرد و به پیمان ان.پی.تی به عنوان یک کشور غیرهستهای پیوست. اتفاقات سالهای 2014 (الحاق کریمه به روسیه) و تهاجم نظامی روسیه در سال 2022 به اوکراین، نشان داد که آن تضمینهای امنیتی در برابر منافع قدرتهای بزرگ، اعتبار چندانی ندارند. بسیاری در اوکراین و جهان امروز حسرت آن توانمندی از دست رفته را میخورند و معتقدند که اگر اوکراین سلاحهای هستهای خود را حفظ کرده بود، شاید تاریخ به گونه دیگری رقم میخورد. این نمونه نشان میدهد که اتکا به تضمینهای دیگران برای امنیت ملی، بسیار شکننده است و داشتن توانمندیهای بومی، حتی اگر مستقیماً نظامی نباشد، اهمیت دارد.
آفریقای جنوبی
آفریقای جنوبی تنها کشوری است که به سلاح هستهای دست یافت و سپس داوطلبانه آن را کنار گذاشت. این اقدام در اواخر دوران آپارتاید و در آستانه انتقال قدرت به اکثریت سیاهپوست صورت گرفت و دلایل پیچیدهای داشت، از جمله نگرانی رژیم آپارتاید از افتادن این سلاحها به دست دولت جدید و همچنین تلاش برای عادیسازی روابط با جهان پس از آپارتاید. وضعیت آفریقای جنوبی کاملاً متفاوت با ایران است؛ آنها به سلاح رسیده بودند و در یک تحول سیاسی داخلی بزرگ آن را کنار گذاشتند. ایران هنوز در مسیر توسعه فناوری صلحآمیز و تحت شدیدترین فشارهای خارجی قرار دارد و هدفش کسب استقلال فناورانه است، نه تولید سلاح. با این حال، تجربه آفریقای جنوبی هم نشان داد که حتی پس از کنار گذاشتن برنامه نظامی، چالشهای اقتصادی و اجتماعی آن کشور همچنان پابرجا ماند و این اقدام، لزوماً به یک شکوفایی اقتصادی آنی منجر نشد.
کشورهای موفق در توسعه فناوری هستهای
در مقابل، کشورهایی مانند فرانسه، ژاپن، کره جنوبی و حتی هند و پاکستان (که مسیر نظامی را نیز پیمودند)، با سرمایهگذاری بر فناوری هستهای، توانستهاند به امنیت انرژی، پیشرفت علمی و در مواردی بازدارندگی دست یابند. اگرچه برخی از این کشورها متحدان غرب محسوب میشوند و مسیر هموارتری داشتهاند، اما اصل پافشاری بر دستیابی به دانش و فناوری بومی، در همهی آنها مشترک است. حتی کشوری مانند برزیل نیز که در مقاطعی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی داشته و بر حق خود برای توسعه چرخه سوخت پافشاری کرده، نشان میدهد که این یک مسئله صرفاً مختص ایران نیست، بلکه بخشی از تلاش کشورهای در حال توسعه برای کسب جایگاه شایسته خود در جهان است.
انتهای پیام/
پاشنه آشیل کاغذ ایرانی در تولید نوشتافزار ایرانی
– اخبار فرهنگی – به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بازار کاغذ در ایران طی چند سال گذشته یکی از پر التهابترین بازارها بود. نوسان قیمت در این بازار که یکی از کلیدیترین مواد اولیه محصولات مختلف از جمله نوشتافزار به شمار میآید، در برههای چنان شدید بود که باید قیمت آن را مانند طلا و ارز، به صورت لحظهای بررسی میکردیم. در چنین شرایطی، دولت وقت در تابستان 1398 تصمیم گرفت کاغذ مصرفی تولیدکنندگان نوشتافزار را از دایره ارز 4200 خارج کند؛ تصمیمی که تولیدکنندگان را با موقعیت جدیدی مواجه کرد؛ آن هم در تابستان که گُل کار تولیدکنندگان نوشتافزار به شمار میآید و فصل برداشت تلاش یک ساله آنها به حساب میآید.
مجمع ایراننوشت در یک سال گذشته تلاش کرد در جهت حمایت از تولید داخل، به سمت استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید محصولاتی مانند دفتر مشق حرکت کند؛ کاری که در وهله اول ساده به نظر میرسید؛ به ویژه آنکه توان تولید برخی از کارخانههای کشور افزایش یافته و توانسته بخشی از نیاز مصرفی در داخل را پاسخگو باشد. اما تجربه یک ساله برخی از تولیدکنندگان نوشتافزار چندان در این مسیر مثبت نبوده است و ادامه این همکاری با اما و اگرهایی همراه است.
مهدی کلانتری، مدیرعامل مجمع ایراننوشت، در گفتوگو با تسنیم، با اشاره به تجربه استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید نوشتافزار گفت: تولیدکنندگان امکان استفاده از کاغذ ایرانی را دارند، اما نوشتافزار کار ذائقهای است و باید نیاز و سلیقه مصرفکننده را برای این امر در نظر گرفت؛ چرا که در غیر این صورت تولیدکننده از بازار رقابتی حذف خواهد شد.
سنگهای پیش پای نوشتافزار ایرانی در مسیر صادراتوی با اشاره به استفاده از کاغذ ایرانی در تولید کتابهای درسی ادامه داد: استفاده از کاغذ در تولید کتاب درسی با تولید در دفتر مشق متفاوت است؛ چرا که کتاب عمدتاً برای خواندن استفاده میشود، نه نوشتن. رنگ کاغذ ایرانی سفید کامل نیست، به همین دلیل در کتاب برای استفاده دانشآموزان بهتر است. حتی کاغذهای خارجی هم الآن به همین سیاق رنگ تولید میشود.
مدیرعامل مجمع ایران نوشت اضافه کرد: استفاده کاغذ ایرانی در دفتر مشق با اما و اگرهایی همراه است؛ چون این کاغذ کمی پرز دارد و کار نوشتن را برای دانشآموزان سخت میکند؛ به ویژه دانشآموزانی که با مداد مینویسند، نمیتوانند به صورت روان در دفتر بنویسند. از سوی دیگر، برخلاف کتاب، در دفتر تحریر بحث رنگ از جمله ملاکهای انتخاب مصرفکننده است.
به گفته کلانتری؛ در یک سال گذشته چند تولیدکننده اقدام به استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید دفتر حرکت کردند، اما بخشی از تولیدات روی دستشان مانده است.
مشکل پرداخت، مسئله دیگری است که در بحث استفاده از کاغذ ایرانی برای تولیدکننده نوشتافزار ایرانی مطرح است. تولیدکنندگان عنوان میکننده که نحوه پرداخت کاغذ ایرانی که عمدتاً به صورت پیشپرداخت است، کار را برای آنها سخت میکند؛ در حالی که خرید کاغذ خارجی برای آنها در بازار سادهتر است و میتوانند به صورت چک یا حتی قسطی پرداخت کنند. کلانتری با توجه به این موضوع، بر رقابتی کردن قیمت کاغذ ایرانی تأکید و اضافه کرد: تجربه این یک سال برخی از تولیدکنندگان نشان میدهد که قیمت کاغذ ایرانی با کاغذ خارجی تقریباً برابر در میآید. این در حالی است که قاعدتاً باید اختلاف قیمتی وجود داشته باشد که تولیدکننده به استفاده از تولید داخل رغبت پیدا کند.
وی با بیان اینکه توسعه توان داخلی در تولید کاغذ و گستردهتر کردن دایره استفاده آن در کشور با مدل دولتی میسر نمیشود، ادامه داد: کاغذ ایرانی باید در بازار توزیع شود و تولیدکننده از بنکدار شهرش آن را تهیه کند. از سوی دیگر، بحث نقدینگی برای تولیدکنندگان از جمله موضوعات مهمی است که باید در نحوه پرداخت به آن توجه داشت.
مسیر رسیدن به خودکفایی در تولید کاغذ در دولت سیزدهم و با حضور رئیس جمهور شهید سرعت گرفت. این توجه و تأکید که از شخص اول دولت به بدنه دولت تزریق میشد، موجب شد تولید کاغذ چاپ و تحریر در کشور از چهار هزار تن در ابتدای دولت به 80 هزار تن در عرض سه سال برسد، همچنین پاسخ به نیاز کاغذ کتابهای درسی در کشور نیز از مسیر تولید داخلی محقق شود و از خروج 50 میلیون دلار ارز از کشور جلوگیری شود. کلانتری با اشاره به این ظرفیت و تأکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر حمایت از کاغذ ایرانی و تولید داخل، از ادامه گفتوگوها با تولیدکنندگان کاغذ در کشور خبر داد و تأکید کرد: اگر موانعی که یاد شد، بتوان رفع کرد، کاغذ ایرانی میتواند وارد چرخه تولید نوشتافزار ایرانی شود. برای رسیدن به این امر، نیازمند در نظر گرفتن نیاز مصرفکننده و خارج شدن از حالت دولتی کارخانهها هستیم.
به نظر میرسد با سرمایهگذاری بیشتر در این بخش از کارخانههای کاغذ، میتوان دایره مصرف آنها را در کشور گسترش داد و از سوی دیگر، بخشی از بدنه تولید کشور را از نوسانات فصلی و گاه و بیگاه ارز در کشور، واکسینه کرد. چنان که پیش از این، امید نیکنژاد مدیرعامل کارخانه چوب و کاغذ مازندران، در گفتوگویی با تسنیم در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان کیفیت کاغذ ایرانی را در این زمینه افزایش داد، گفته بود: بله، طبیعتاً اگر از خمیر بیشتری استفاده کنیم، آباکسیژنه بیشتری استفاده کنیم، کیفیت بهتر نیز میشود، اما هزینههای تمامشده نیز افزایش پیدا میکند، اکنون مشکل پرز کاغذ تا اندازه بسیاری حل شده است، نمیگویم به صفر رسیده است، ما زمانی کاغذی را برای آموزش و پرورش میفرستادیم که هم سوراخ داشت، هم پرز. ما امروز میتوانیم روی درصد روشنایی کاغذ، روی درصد نخودیرنگ بودن کاغذ کار کنیم، اما بهای تمامشده افزایش پیدا میکند، امروز کاغذ ما با کاغذی که با ارز نیمایی وارد کشور شده است، تفاوت قیمت دارد، اگر کاغذ وارداتی با ارز آزاد وارد شود، قطعاً تفاوت قیمت چشمگیرتر هم میشود، آیا توان استفاده وجود دارد؟
نوشتافزار ایرانی در یک دهه گذشته توانسته با افزایش سهم خود از بازار و عرضه محصولات با قیمتی مناسب و مقرون به صرفه، به اولین انتخاب خانوادههای ایرانی تبدیل شود. افزایش توان تولید نوشتافزار در چند سال گذشته تا جایی بوده که بخشی از بدنه تولیدکنندگان این اقلام، امروز به صادرات محصولات خود فکر میکنند. دفتر مشق از جمله این اقلام است که امروز قادر است میزان مصرف تمام کشور را پاسخ دهد و اگر چالشهای تحریم و … را نداشته باشد، به صادرات نیز بیندیشد.
انتهای پیام/
پاشنه آشیل کاغذ ایرانی در تولید نوشتافزار ایرانی
– اخبار فرهنگی – به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بازار کاغذ در ایران طی چند سال گذشته یکی از پر التهابترین بازارها بود. نوسان قیمت در این بازار که یکی از کلیدیترین مواد اولیه محصولات مختلف از جمله نوشتافزار به شمار میآید، در برههای چنان شدید بود که باید قیمت آن را مانند طلا و ارز، به صورت لحظهای بررسی میکردیم. در چنین شرایطی، دولت وقت در تابستان 1398 تصمیم گرفت کاغذ مصرفی تولیدکنندگان نوشتافزار را از دایره ارز 4200 خارج کند؛ تصمیمی که تولیدکنندگان را با موقعیت جدیدی مواجه کرد؛ آن هم در تابستان که گُل کار تولیدکنندگان نوشتافزار به شمار میآید و فصل برداشت تلاش یک ساله آنها به حساب میآید.
مجمع ایراننوشت در یک سال گذشته تلاش کرد در جهت حمایت از تولید داخل، به سمت استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید محصولاتی مانند دفتر مشق حرکت کند؛ کاری که در وهله اول ساده به نظر میرسید؛ به ویژه آنکه توان تولید برخی از کارخانههای کشور افزایش یافته و توانسته بخشی از نیاز مصرفی در داخل را پاسخگو باشد. اما تجربه یک ساله برخی از تولیدکنندگان نوشتافزار چندان در این مسیر مثبت نبوده است و ادامه این همکاری با اما و اگرهایی همراه است.
مهدی کلانتری، مدیرعامل مجمع ایراننوشت، در گفتوگو با تسنیم، با اشاره به تجربه استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید نوشتافزار گفت: تولیدکنندگان امکان استفاده از کاغذ ایرانی را دارند، اما نوشتافزار کار ذائقهای است و باید نیاز و سلیقه مصرفکننده را برای این امر در نظر گرفت؛ چرا که در غیر این صورت تولیدکننده از بازار رقابتی حذف خواهد شد.
سنگهای پیش پای نوشتافزار ایرانی در مسیر صادراتوی با اشاره به استفاده از کاغذ ایرانی در تولید کتابهای درسی ادامه داد: استفاده از کاغذ در تولید کتاب درسی با تولید در دفتر مشق متفاوت است؛ چرا که کتاب عمدتاً برای خواندن استفاده میشود، نه نوشتن. رنگ کاغذ ایرانی سفید کامل نیست، به همین دلیل در کتاب برای استفاده دانشآموزان بهتر است. حتی کاغذهای خارجی هم الآن به همین سیاق رنگ تولید میشود.
مدیرعامل مجمع ایران نوشت اضافه کرد: استفاده کاغذ ایرانی در دفتر مشق با اما و اگرهایی همراه است؛ چون این کاغذ کمی پرز دارد و کار نوشتن را برای دانشآموزان سخت میکند؛ به ویژه دانشآموزانی که با مداد مینویسند، نمیتوانند به صورت روان در دفتر بنویسند. از سوی دیگر، برخلاف کتاب، در دفتر تحریر بحث رنگ از جمله ملاکهای انتخاب مصرفکننده است.
به گفته کلانتری؛ در یک سال گذشته چند تولیدکننده اقدام به استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید دفتر حرکت کردند، اما بخشی از تولیدات روی دستشان مانده است.
مشکل پرداخت، مسئله دیگری است که در بحث استفاده از کاغذ ایرانی برای تولیدکننده نوشتافزار ایرانی مطرح است. تولیدکنندگان عنوان میکننده که نحوه پرداخت کاغذ ایرانی که عمدتاً به صورت پیشپرداخت است، کار را برای آنها سخت میکند؛ در حالی که خرید کاغذ خارجی برای آنها در بازار سادهتر است و میتوانند به صورت چک یا حتی قسطی پرداخت کنند. کلانتری با توجه به این موضوع، بر رقابتی کردن قیمت کاغذ ایرانی تأکید و اضافه کرد: تجربه این یک سال برخی از تولیدکنندگان نشان میدهد که قیمت کاغذ ایرانی با کاغذ خارجی تقریباً برابر در میآید. این در حالی است که قاعدتاً باید اختلاف قیمتی وجود داشته باشد که تولیدکننده به استفاده از تولید داخل رغبت پیدا کند.
وی با بیان اینکه توسعه توان داخلی در تولید کاغذ و گستردهتر کردن دایره استفاده آن در کشور با مدل دولتی میسر نمیشود، ادامه داد: کاغذ ایرانی باید در بازار توزیع شود و تولیدکننده از بنکدار شهرش آن را تهیه کند. از سوی دیگر، بحث نقدینگی برای تولیدکنندگان از جمله موضوعات مهمی است که باید در نحوه پرداخت به آن توجه داشت.
مسیر رسیدن به خودکفایی در تولید کاغذ در دولت سیزدهم و با حضور رئیس جمهور شهید سرعت گرفت. این توجه و تأکید که از شخص اول دولت به بدنه دولت تزریق میشد، موجب شد تولید کاغذ چاپ و تحریر در کشور از چهار هزار تن در ابتدای دولت به 80 هزار تن در عرض سه سال برسد، همچنین پاسخ به نیاز کاغذ کتابهای درسی در کشور نیز از مسیر تولید داخلی محقق شود و از خروج 50 میلیون دلار ارز از کشور جلوگیری شود. کلانتری با اشاره به این ظرفیت و تأکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر حمایت از کاغذ ایرانی و تولید داخل، از ادامه گفتوگوها با تولیدکنندگان کاغذ در کشور خبر داد و تأکید کرد: اگر موانعی که یاد شد، بتوان رفع کرد، کاغذ ایرانی میتواند وارد چرخه تولید نوشتافزار ایرانی شود. برای رسیدن به این امر، نیازمند در نظر گرفتن نیاز مصرفکننده و خارج شدن از حالت دولتی کارخانهها هستیم.
به نظر میرسد با سرمایهگذاری بیشتر در این بخش از کارخانههای کاغذ، میتوان دایره مصرف آنها را در کشور گسترش داد و از سوی دیگر، بخشی از بدنه تولید کشور را از نوسانات فصلی و گاه و بیگاه ارز در کشور، واکسینه کرد. چنان که پیش از این، امید نیکنژاد مدیرعامل کارخانه چوب و کاغذ مازندران، در گفتوگویی با تسنیم در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان کیفیت کاغذ ایرانی را در این زمینه افزایش داد، گفته بود: بله، طبیعتاً اگر از خمیر بیشتری استفاده کنیم، آباکسیژنه بیشتری استفاده کنیم، کیفیت بهتر نیز میشود، اما هزینههای تمامشده نیز افزایش پیدا میکند، اکنون مشکل پرز کاغذ تا اندازه بسیاری حل شده است، نمیگویم به صفر رسیده است، ما زمانی کاغذی را برای آموزش و پرورش میفرستادیم که هم سوراخ داشت، هم پرز. ما امروز میتوانیم روی درصد روشنایی کاغذ، روی درصد نخودیرنگ بودن کاغذ کار کنیم، اما بهای تمامشده افزایش پیدا میکند، امروز کاغذ ما با کاغذی که با ارز نیمایی وارد کشور شده است، تفاوت قیمت دارد، اگر کاغذ وارداتی با ارز آزاد وارد شود، قطعاً تفاوت قیمت چشمگیرتر هم میشود، آیا توان استفاده وجود دارد؟
نوشتافزار ایرانی در یک دهه گذشته توانسته با افزایش سهم خود از بازار و عرضه محصولات با قیمتی مناسب و مقرون به صرفه، به اولین انتخاب خانوادههای ایرانی تبدیل شود. افزایش توان تولید نوشتافزار در چند سال گذشته تا جایی بوده که بخشی از بدنه تولیدکنندگان این اقلام، امروز به صادرات محصولات خود فکر میکنند. دفتر مشق از جمله این اقلام است که امروز قادر است میزان مصرف تمام کشور را پاسخ دهد و اگر چالشهای تحریم و … را نداشته باشد، به صادرات نیز بیندیشد.
انتهای پیام/
تراژدی دکتر «آلاء»؛ مرگ انسانیتی که مقابل درد غزه خاموش ماند
– اخبار بین الملل – به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، دیروز خبر شهادت 9 فرزند یک پزشک فلسطینی در بیمارستان ناصر در خانیونس واقع در جنوب نوار غزه، از جمله اخبار دردناک از رنج غیر قابل تصوری بود که مردم این باریکه در سایه نزدیک به دو سال جنگ نسلکشی رژیم اشغالگر علیه آنها میان سکوت شرمآور جامعه بینالمللی متحمل میشوند.
9 خندهای که بهیکباره خاموش شدند
جمعهشب، در یک لحظه پیکرهای 9 خواهر و برادر که فرزندان دکتر آلاء النجار و دکتر حمدی النجار، دو پزشک وظیفهشناس فلسطینی که همانند همه پزشکان غزه در سختترین شرایط به مسئولیت خود در رسیدگی به مجروحان و بیماران عمل میکنند، به بیمارستان ناصر، جایی که مادرشان مشغول خدمت به زخمیها بود، وارد شد.
صهیونیستها 9 فرزند یک پزشک غزه را همزمان قتلعام کردند9 فرزند از 10 فرزند این خانواده مانند همه کودکان غزه، بدون اینکه گناهی داشته باشند مورد اصابت موشک ارتش جنایتکار دشمن قرار گرفتند و در حالی که آرزوهای کودکانه خود را زیر آوارها دفن کرده بودند، از این دنیا رفتند. آنها تنها 9 جسم نبودند، بلکه 9 زندگی بودند، 9 خنده، 9 آرزو، 9 آینده و…
جمعهشب مادر این کودکان در مجتمع پزشکی ناصر در خانیونس زمانی که با خستگی، گرسنگی و تشنگی و دلی پر از غم و رنج عرق از پیشانی کودکان زخمی برمیداشت و خونهای روی صورت آنها را پاک میکرد، نمیدانست که قرار است شاهد بدترین فصل زندگی خود باشد.
امیدهای مادری که در یک لحظه نابود شدند
ساعت 8 شب بود که پیکرهای سوخته تعدادی کودک که در حمله وحشیانه ارتش صهیونیستی به خانهای در قیزان النجار در خانیونس زنده زنده در آتش جان داده بودند، به مجتمع پزشکی ناصر رسید، این صحنه مشابه صدها صحنهای بود که کادر پزشکی غزه هر روز میبینند، اما یک چیز توجه دکتر آلاء را به خود جلب کرد؛ تکهپارچهای که او بهخوبی میشناخت و روی صورت یکی از کودکان انداخته شده بود.
این پزشک وظیفهشناس فلسطینی که مادر ده فرزند بود، با قدمهای لرزان به پیکرهای سوختهشده کودکانی که وارد بخش اورژانس شده بودند نزدیک شد، پارچه را کنار زد و نفسنفسزنان فریاد کشید: “این یحیی است، پسرم”. او سپس بهسمت سایر پیکرها دوید و سعی کرد چهره فرزندانش را که زیر بمباران کاملاً سوخته بودند تشخیص دهد و از آنجا بود که متوجه عمق فاجعه شد و فرزندان خود را که امید زندگیاش بودند، یکی پس از دیگری صدا زد: “راکان، رسلان، جبران، حوا، ریوان، سیدین، لقمان و سیدرا…”،
تصور چنین لحظهای برای هر مادر که نه برای هر انسانی وحشتناک و غیر قابل تصور است، اما این صحنههای هولناک تبدیل به بخشی از زندگی پررنج همه مردم غزه شده است و در این میان پزشکانی که به خودشان اجازه نمیدهند از پا بیفتند، بزرگترین رنجها را متحمل میشوند.
دکتر حمدی النجار، پدر این کودکان با جراحات وخیم در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شده است و نمیداند که چهبلایی بر سر فرزندانش آمده است، تنها دهمین فرزند آنها یعنی آدم بهشکلی معجزهآسا توانسته است تاکنون زنده بماند که البته او هم بین مرگ و زندگی دست و پا میزند.
رنج ناتمام غزه؛ کودکانی که بهجای شهربازی به گورستان میروندفاجعه تشنگی در غزه؛ کودکانی که برای قطرهای آب جان میدهنددرد بزرگ پزشکان فداکار غزه
کادر پزشکی مجتمع پزشکی ناصر همانند همه بیمارستانهای غزه به پذیرش روزانه دهها تن از پیکر شهدا که اغلبشان کودک هستند، عادت دارند اما شاید تصور نمیکردند که روزی همکار وفادارشان را ببینند که در راهروهای بیمارستان از هوش رفته است و از شدت غم فریاد میزند. این فاجعه، رنج بزرگی را که پرسنل پزشکی غزه متحمل میشوند آشکار میکند؛ جایی که رژیم وحشی صهیونیستی تنها مستقیماً پزشکان غزه را هدف قرار نمیدهد بلکه خانوادههای آنها را هم در بانک اهداف خود قرار داده است.
مطمئناً داستان دکتر آلاء نجار و فرزندانش که بهیکباره قتلعام شدند، یک رمان غمانگیز نیست؛ بلکه فصل جدیدی از رنج بیپایان غزه است، جایی که هیچکس نمیتواند از آتش و مرگ در امان بماند، نه پزشکان، نه کودکان و نه حتی رؤیاهای یک مادر. دکتر آلاء تنها فرزندانش را از دست نداد، بلکه بخش بزرگی از وجود او برای همیشه از دست رفت.
اتفاق وحشتناکی که برای دکتر آلاء النجار، متخصص اطفال در بیمارستان التحریر در مجتمع پزشکی ناصر افتاد، فریاد کاربران در شبکههای اجتماعی و فعالان حقوقبشری را بالا برد و آنها گفتند؛ “اتفاقاتی که در غزه میبینیم صحنهای از یک فیلم غمانگیز نیستند، بلکه واقعیت تلخی هستند که هر روز تکرار میشوند”.
موشکی که رؤیاهای مادرانه و کودکانه را زیر آوار و آتش دفن کرد
فایز ابوشماله، دانشگاهی و نویسنده فلسطینی با انتشار پستی در این زمینه نوشت: در غزه چیزها و حوادث باورنکردنی وجود دارند که قوانین طبیعت را به چالش میکشند. دکتر آلاء نجار، سالها فرزندان خود را پرورش داد و آنها را برای آیندهای امن آماده کرده بود. او با عشق مادرانه و امید به آینده، نامهای زیبا و متمایزی برای فرزندانش انتخاب کرده بود، اما هرگز تصور نمیکرد با فشار دادن دکمه موشکی توسط یک نظامی ارتش وحشی صهیونیستی قرار است همه این رؤیاها نابود شود.
کودکانی که برای دنیا تبدیل به عدد شدهاند
احمد حجازی، فعال فلسطینی گفت: بعد از خاموش شدن صدای خنده فرزندان دکتر آلاء نجار بار دیگر این حقیقت تلخ یادآوری میشود که کودکان غزه برای دنیا تبدیل به عدد شدهاند، بیش از 18 هزار کودک، پیدرپی رؤیاهای خود را در آوارهای غزه دفن کردند و صدای خندههایشان خاموش شد، اینها اعداد یک گزارش نیستند، اینها زندگی بودند، کودکانی بودند که خانهها را با گرمای خندههای خود امن میکردند، این سرنوشت کودکان غزه است؛ کودکانی که در چادرهای آوارگان، در آغوش مادرانشان، زیر پلهها، در کلاسهای درس، در صف آب و غذا و در همه جا محکوم به مرگ میشوند.
برخی کاربران هم نوشتند: اتفاقی که برای دکتر آلاء نجار افتاد، تنها یک تراژدی شخصی نیست؛ بلکه یک فریاد انسانی در برابر جهان است که به ما یادآوری میکند جنگها فقط درگیریهای مسلحانه نیستند، بلکه تراژدیهایی هستند که رؤیاهای مادران را میسوزانند، خندههای کودکان را خاموش میکنند و آنچه را از وجدان در این جهان باقی مانده است، به چالش میکشند.
تعداد دیگری از فعالان گفتند: آنچه برای دکتر آلاء نجار اتفاق افتاد نمونه بارز نسلکشی در نوار غزه است که از 20 ماه گذشته تاکنون ادامه دارد، واقعاً چگونه یک مادر میتواند بعد از دست دادن 9 فرزند خود بهیکباره به زندگیاش ادامه دهد.
خیانت بزرگ جهان و اعراب به مظلومان فلسطینی
حافظ دراجی، کاربر الجزایری نوشت: تنها کاری که از دکتر آلاء برمیآمد اشک ریختن بود، قلب یک مادر میان غرش جنگندهها و فریادهای مجروحان بیصدا فرو ریخت. خداوند به تو پاداش بزرگی بدهد، دکتر آلاء! خدا قلب شکستهات را التیام بخشد و در مواجهه با این فاجعه غیرقابل تحمل به تو صبر و شکیبایی عطا کند.
دکتر احمد العنزی، پزشک کویتی با لحنی خشمگین گفت: این فقط یک فاجعه نیست، این ننگ، شرم و وحشیگری یک دنیای نفرتانگیز با استانداردهای دوگانه است، این یک خیانت بزرگ و تلخ از سوی جامعه عربی اسلامی است، دکتر آلاء نجار در بیمارستان التحریر در مجتمع پزشکی ناصر در حالی که مثل هر روز مشغول خدمت به زخمیها بود، خبری را شنید که هیچ انسانی نمیتوانست تحمل کند، یک موشک اسرائیلی زندگی او را ویران کرد، 9 فرزند او شهید شدند که بزرگترینشان تنها 12 سال داشت. او پیکرهای فرزندان عزیز خود را در همان بیمارستانی در آغوش گرفت که روح و جسم دیگران را درمان میکرد.
این پزشک کویتی ادامه داد: کدام قلبی میتواند این را تحمل کند؛ خدای من 9 فرزند بهیکباره؟ کدام قلبی میتواند تحمل کند که 9 فرزند خود را یکباره از دست بدهد؟ رژیم اشغالگر و تروریستی صهیونیستی، بین پزشک و کودک، بین خانه و بیمارستان و بین هیچ زندگی فرقی نمیگذارد. خدای من، به قلب دکتر آلاء قدرت بده!
سقوط انسانیت و وجدان جهان که مقابل درد غزه خاموش ماند
معاذ ضاهر، روزنامهنگار فلسطینی نوشت: این فاجعه در غزه بخشی از یک سلسله طولانی از جنایاتی است که هر روز غیرنظامیان بهویژه کودکان غزه را میان سکوت بیشرمانه بینالمللی و بیعملی اعراب هدف قرار میدهد، اما آنچه داستان دکتر آلاء را دلخراشتر میکند، این است که او یک پزشک بود؛ یعنی آخرین خط دفاع در برابر مرگ، اما مرگ از داخل خانهاش او را غافلگیر کرد، اتفاقی را که برای او افتاد، نمیتوان یک حادثه دردناک توصیف کرد و این اتفاق شاهدی زنده از یک سقوط اخلاقی وحشتناک در سیستم جهانی است که استانداردهای دوگانه مقابل انسانها دارد و بین خون انسانها بر اساس جغرافیا تبعیض قائل میشود.
یوسف شرف، دیگر روزنامهنگار فلسطینی که او هم همه خانواده خود را در جنایات وحشیانه صهیونیستها علیه غزه از دست داده است، در مورد این فاجعه گفت: دکتر آلاء دیروز مادر 9 فرزند بود، اما امروز دیگر مادر هیچکس نیست، همه آنها رفتند در حالی که تکه تکه شده بودند و حتی چیزی از چهره زیبایشان باقی نمانده بود تا مادرشان آنها را نوازش کند، آنها بدون خداحافظی رفتند و دکتر آلاء که زندگی خود را وقف نجات جان کودکان زخمی غزه کرد، همه زندگیاش را زیر آوار بمباران از دست داد.
این روزنامهنگار فلسطینی افزود: این مادر نیازی به تسلی ندارد، بلکه باید به انسانیت در جهان تسلیت بگوییم؛ انسانیتی که مرده، وجدانی که در برابر این جنایات مرده و ساکت مانده است.
وائل دحدوح، خبرنگار شبکه الجزیره که او هم فرزندش را از دست داده است، گفت: چهقدرتی میتواند اینهمه درد را تحمل کند و چگونه میتوان این خیانت دنیا را فراموش کرد؟!!
لحظه وحشتناکی که دکتر آلاء با دیدن پیکرهای سوخته 9 فرزند خود تجربه کرد، خلاصهای از وضعیت همه مردم غزه است؛ جایی که وظیفه بشردوستانه با فقدان، مقاومت با صبر و زندگی با مرگ در هم آمیخته شده است، این صحنهای است که زبان مقابل آن قاصر میشود، صحنهای که تاریخ فراموش نخواهد کرد، صحنهای که همچون لکه ننگی بزرگ بر پیشانی بشریت و وجدان جهان و همه کسانی خواهد ماند که مدعی انسانیت بودند، اما با دستان خودشان انسانیت را کشتند.
انتهای پیام/+
تراژدی دکتر «آلاء»؛ مرگ انسانیتی که مقابل درد غزه خاموش ماند
– اخبار بین الملل – به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، دیروز خبر شهادت 9 فرزند یک پزشک فلسطینی در بیمارستان ناصر در خانیونس واقع در جنوب نوار غزه، از جمله اخبار دردناک از رنج غیر قابل تصوری بود که مردم این باریکه در سایه نزدیک به دو سال جنگ نسلکشی رژیم اشغالگر علیه آنها میان سکوت شرمآور جامعه بینالمللی متحمل میشوند.
9 خندهای که بهیکباره خاموش شدند
جمعهشب، در یک لحظه پیکرهای 9 خواهر و برادر که فرزندان دکتر آلاء النجار و دکتر حمدی النجار، دو پزشک وظیفهشناس فلسطینی که همانند همه پزشکان غزه در سختترین شرایط به مسئولیت خود در رسیدگی به مجروحان و بیماران عمل میکنند، به بیمارستان ناصر، جایی که مادرشان مشغول خدمت به زخمیها بود، وارد شد.
صهیونیستها 9 فرزند یک پزشک غزه را همزمان قتلعام کردند9 فرزند از 10 فرزند این خانواده مانند همه کودکان غزه، بدون اینکه گناهی داشته باشند مورد اصابت موشک ارتش جنایتکار دشمن قرار گرفتند و در حالی که آرزوهای کودکانه خود را زیر آوارها دفن کرده بودند، از این دنیا رفتند. آنها تنها 9 جسم نبودند، بلکه 9 زندگی بودند، 9 خنده، 9 آرزو، 9 آینده و…
جمعهشب مادر این کودکان در مجتمع پزشکی ناصر در خانیونس زمانی که با خستگی، گرسنگی و تشنگی و دلی پر از غم و رنج عرق از پیشانی کودکان زخمی برمیداشت و خونهای روی صورت آنها را پاک میکرد، نمیدانست که قرار است شاهد بدترین فصل زندگی خود باشد.
امیدهای مادری که در یک لحظه نابود شدند
ساعت 8 شب بود که پیکرهای سوخته تعدادی کودک که در حمله وحشیانه ارتش صهیونیستی به خانهای در قیزان النجار در خانیونس زنده زنده در آتش جان داده بودند، به مجتمع پزشکی ناصر رسید، این صحنه مشابه صدها صحنهای بود که کادر پزشکی غزه هر روز میبینند، اما یک چیز توجه دکتر آلاء را به خود جلب کرد؛ تکهپارچهای که او بهخوبی میشناخت و روی صورت یکی از کودکان انداخته شده بود.
این پزشک وظیفهشناس فلسطینی که مادر ده فرزند بود، با قدمهای لرزان به پیکرهای سوختهشده کودکانی که وارد بخش اورژانس شده بودند نزدیک شد، پارچه را کنار زد و نفسنفسزنان فریاد کشید: “این یحیی است، پسرم”. او سپس بهسمت سایر پیکرها دوید و سعی کرد چهره فرزندانش را که زیر بمباران کاملاً سوخته بودند تشخیص دهد و از آنجا بود که متوجه عمق فاجعه شد و فرزندان خود را که امید زندگیاش بودند، یکی پس از دیگری صدا زد: “راکان، رسلان، جبران، حوا، ریوان، سیدین، لقمان و سیدرا…”،
تصور چنین لحظهای برای هر مادر که نه برای هر انسانی وحشتناک و غیر قابل تصور است، اما این صحنههای هولناک تبدیل به بخشی از زندگی پررنج همه مردم غزه شده است و در این میان پزشکانی که به خودشان اجازه نمیدهند از پا بیفتند، بزرگترین رنجها را متحمل میشوند.
دکتر حمدی النجار، پدر این کودکان با جراحات وخیم در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شده است و نمیداند که چهبلایی بر سر فرزندانش آمده است، تنها دهمین فرزند آنها یعنی آدم بهشکلی معجزهآسا توانسته است تاکنون زنده بماند که البته او هم بین مرگ و زندگی دست و پا میزند.
رنج ناتمام غزه؛ کودکانی که بهجای شهربازی به گورستان میروندفاجعه تشنگی در غزه؛ کودکانی که برای قطرهای آب جان میدهنددرد بزرگ پزشکان فداکار غزه
کادر پزشکی مجتمع پزشکی ناصر همانند همه بیمارستانهای غزه به پذیرش روزانه دهها تن از پیکر شهدا که اغلبشان کودک هستند، عادت دارند اما شاید تصور نمیکردند که روزی همکار وفادارشان را ببینند که در راهروهای بیمارستان از هوش رفته است و از شدت غم فریاد میزند. این فاجعه، رنج بزرگی را که پرسنل پزشکی غزه متحمل میشوند آشکار میکند؛ جایی که رژیم وحشی صهیونیستی تنها مستقیماً پزشکان غزه را هدف قرار نمیدهد بلکه خانوادههای آنها را هم در بانک اهداف خود قرار داده است.
مطمئناً داستان دکتر آلاء نجار و فرزندانش که بهیکباره قتلعام شدند، یک رمان غمانگیز نیست؛ بلکه فصل جدیدی از رنج بیپایان غزه است، جایی که هیچکس نمیتواند از آتش و مرگ در امان بماند، نه پزشکان، نه کودکان و نه حتی رؤیاهای یک مادر. دکتر آلاء تنها فرزندانش را از دست نداد، بلکه بخش بزرگی از وجود او برای همیشه از دست رفت.
اتفاق وحشتناکی که برای دکتر آلاء النجار، متخصص اطفال در بیمارستان التحریر در مجتمع پزشکی ناصر افتاد، فریاد کاربران در شبکههای اجتماعی و فعالان حقوقبشری را بالا برد و آنها گفتند؛ “اتفاقاتی که در غزه میبینیم صحنهای از یک فیلم غمانگیز نیستند، بلکه واقعیت تلخی هستند که هر روز تکرار میشوند”.
موشکی که رؤیاهای مادرانه و کودکانه را زیر آوار و آتش دفن کرد
فایز ابوشماله، دانشگاهی و نویسنده فلسطینی با انتشار پستی در این زمینه نوشت: در غزه چیزها و حوادث باورنکردنی وجود دارند که قوانین طبیعت را به چالش میکشند. دکتر آلاء نجار، سالها فرزندان خود را پرورش داد و آنها را برای آیندهای امن آماده کرده بود. او با عشق مادرانه و امید به آینده، نامهای زیبا و متمایزی برای فرزندانش انتخاب کرده بود، اما هرگز تصور نمیکرد با فشار دادن دکمه موشکی توسط یک نظامی ارتش وحشی صهیونیستی قرار است همه این رؤیاها نابود شود.
کودکانی که برای دنیا تبدیل به عدد شدهاند
احمد حجازی، فعال فلسطینی گفت: بعد از خاموش شدن صدای خنده فرزندان دکتر آلاء نجار بار دیگر این حقیقت تلخ یادآوری میشود که کودکان غزه برای دنیا تبدیل به عدد شدهاند، بیش از 18 هزار کودک، پیدرپی رؤیاهای خود را در آوارهای غزه دفن کردند و صدای خندههایشان خاموش شد، اینها اعداد یک گزارش نیستند، اینها زندگی بودند، کودکانی بودند که خانهها را با گرمای خندههای خود امن میکردند، این سرنوشت کودکان غزه است؛ کودکانی که در چادرهای آوارگان، در آغوش مادرانشان، زیر پلهها، در کلاسهای درس، در صف آب و غذا و در همه جا محکوم به مرگ میشوند.
برخی کاربران هم نوشتند: اتفاقی که برای دکتر آلاء نجار افتاد، تنها یک تراژدی شخصی نیست؛ بلکه یک فریاد انسانی در برابر جهان است که به ما یادآوری میکند جنگها فقط درگیریهای مسلحانه نیستند، بلکه تراژدیهایی هستند که رؤیاهای مادران را میسوزانند، خندههای کودکان را خاموش میکنند و آنچه را از وجدان در این جهان باقی مانده است، به چالش میکشند.
تعداد دیگری از فعالان گفتند: آنچه برای دکتر آلاء نجار اتفاق افتاد نمونه بارز نسلکشی در نوار غزه است که از 20 ماه گذشته تاکنون ادامه دارد، واقعاً چگونه یک مادر میتواند بعد از دست دادن 9 فرزند خود بهیکباره به زندگیاش ادامه دهد.
خیانت بزرگ جهان و اعراب به مظلومان فلسطینی
حافظ دراجی، کاربر الجزایری نوشت: تنها کاری که از دکتر آلاء برمیآمد اشک ریختن بود، قلب یک مادر میان غرش جنگندهها و فریادهای مجروحان بیصدا فرو ریخت. خداوند به تو پاداش بزرگی بدهد، دکتر آلاء! خدا قلب شکستهات را التیام بخشد و در مواجهه با این فاجعه غیرقابل تحمل به تو صبر و شکیبایی عطا کند.
دکتر احمد العنزی، پزشک کویتی با لحنی خشمگین گفت: این فقط یک فاجعه نیست، این ننگ، شرم و وحشیگری یک دنیای نفرتانگیز با استانداردهای دوگانه است، این یک خیانت بزرگ و تلخ از سوی جامعه عربی اسلامی است، دکتر آلاء نجار در بیمارستان التحریر در مجتمع پزشکی ناصر در حالی که مثل هر روز مشغول خدمت به زخمیها بود، خبری را شنید که هیچ انسانی نمیتوانست تحمل کند، یک موشک اسرائیلی زندگی او را ویران کرد، 9 فرزند او شهید شدند که بزرگترینشان تنها 12 سال داشت. او پیکرهای فرزندان عزیز خود را در همان بیمارستانی در آغوش گرفت که روح و جسم دیگران را درمان میکرد.
این پزشک کویتی ادامه داد: کدام قلبی میتواند این را تحمل کند؛ خدای من 9 فرزند بهیکباره؟ کدام قلبی میتواند تحمل کند که 9 فرزند خود را یکباره از دست بدهد؟ رژیم اشغالگر و تروریستی صهیونیستی، بین پزشک و کودک، بین خانه و بیمارستان و بین هیچ زندگی فرقی نمیگذارد. خدای من، به قلب دکتر آلاء قدرت بده!
سقوط انسانیت و وجدان جهان که مقابل درد غزه خاموش ماند
معاذ ضاهر، روزنامهنگار فلسطینی نوشت: این فاجعه در غزه بخشی از یک سلسله طولانی از جنایاتی است که هر روز غیرنظامیان بهویژه کودکان غزه را میان سکوت بیشرمانه بینالمللی و بیعملی اعراب هدف قرار میدهد، اما آنچه داستان دکتر آلاء را دلخراشتر میکند، این است که او یک پزشک بود؛ یعنی آخرین خط دفاع در برابر مرگ، اما مرگ از داخل خانهاش او را غافلگیر کرد، اتفاقی را که برای او افتاد، نمیتوان یک حادثه دردناک توصیف کرد و این اتفاق شاهدی زنده از یک سقوط اخلاقی وحشتناک در سیستم جهانی است که استانداردهای دوگانه مقابل انسانها دارد و بین خون انسانها بر اساس جغرافیا تبعیض قائل میشود.
یوسف شرف، دیگر روزنامهنگار فلسطینی که او هم همه خانواده خود را در جنایات وحشیانه صهیونیستها علیه غزه از دست داده است، در مورد این فاجعه گفت: دکتر آلاء دیروز مادر 9 فرزند بود، اما امروز دیگر مادر هیچکس نیست، همه آنها رفتند در حالی که تکه تکه شده بودند و حتی چیزی از چهره زیبایشان باقی نمانده بود تا مادرشان آنها را نوازش کند، آنها بدون خداحافظی رفتند و دکتر آلاء که زندگی خود را وقف نجات جان کودکان زخمی غزه کرد، همه زندگیاش را زیر آوار بمباران از دست داد.
این روزنامهنگار فلسطینی افزود: این مادر نیازی به تسلی ندارد، بلکه باید به انسانیت در جهان تسلیت بگوییم؛ انسانیتی که مرده، وجدانی که در برابر این جنایات مرده و ساکت مانده است.
وائل دحدوح، خبرنگار شبکه الجزیره که او هم فرزندش را از دست داده است، گفت: چهقدرتی میتواند اینهمه درد را تحمل کند و چگونه میتوان این خیانت دنیا را فراموش کرد؟!!
لحظه وحشتناکی که دکتر آلاء با دیدن پیکرهای سوخته 9 فرزند خود تجربه کرد، خلاصهای از وضعیت همه مردم غزه است؛ جایی که وظیفه بشردوستانه با فقدان، مقاومت با صبر و زندگی با مرگ در هم آمیخته شده است، این صحنهای است که زبان مقابل آن قاصر میشود، صحنهای که تاریخ فراموش نخواهد کرد، صحنهای که همچون لکه ننگی بزرگ بر پیشانی بشریت و وجدان جهان و همه کسانی خواهد ماند که مدعی انسانیت بودند، اما با دستان خودشان انسانیت را کشتند.
انتهای پیام/+
در سطح سیاسی، اقتصادی و نظامی با آرایش جهانی دشمن روبهروییم
– اخبار سیاسی – به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری تسنیم، سردار سرلشکر حسین سلامی، فرماندهکل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آیین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس آذربایجان غربی که با حضور جمعی از مسئولین نظامی و سیاسی برگزار شد، با بیان اینکه هیچ کشوری از تاریخ خود منقطع نیست، گفت: آنچه امروز بهعنوان یک ایران سربلند مستقل و متحد و یکپارچه و عظیم مشاهده میکنید محصول رنجها، مجاهدتها، مجروحشدنها، اسیرشدنها، جانبازیها، فداکاریها، و شهادتهایی است که در این گونه مناطق که بهنوعی هر کدام کربلایی محسوب میشوند اتفاق افتاده است، ما سرنوشت ملتهایی را که بهموقع از استقلال و تمامیت و کرامت خود دفاع نکردند، دیدیم.
سرلشکر سلامی تصریح کرد: دیدیم که وقتی دشمن در سرزمینی پا میگذارد به هیچ چیز رحم نمیکند، نه به کودکان نه به زنان نه به پیران، آب را میبندد، از گرسنگی بهعنوان سلاح استفاده میکند و قتلعام میکند.
وی افزود: شما پیشکسوتان اجازه ندادید دشمن و آرزوهای او در این سرزمین یکدیگر را ملاقات کنند، شما نگذاشتید سیاستهای دشمن در اعماق این سرزمین امتداد پیدا کند، اجازه ندادید آرمانهای شیطانی او محقق شود.
فرماندهکل سپاه با اشاره به اینکه هر کشوری به استقامت مردانش میماند، به شکوه خاطراتش بقا پیدا میکند، اضافه کرد: اگر شهیدان جاودان بیتالمقدس نبودند امروز چهل و سومین سال آزادسازی خرمشهر را جشن نمیگرفتیم، آن قطعه زیبای سرزمین ما را از مام میهن جدا کرده بودند، این شهدا بودند، این آزادگان بودند این جانبازان بودند، و این ایثارگران که این قطعه جداشده این پاره تن را دوباره به این سرزمین بزرگ منضم کردند و این افتخار بزرگی بود.
وی اضافه کرد: حضرت امیر مؤمنان علیبن ابیطالب علیه السّلام میفرماید؛ “به خدا قسم، دشمن در عمق سرزمین هیچ ملتی پا ننهاد، مگر آنکه آن ملت ذلیل شد.”، ما ملتی هستیم که ذلت را نمیپذیریم، این مفهوم عمیق را از حیات طیّبه اولیا و ائمه علیهم السّلام دریافت کردهایم، منطق عاشوراست، مکتب عاشوراست، که هیهات منّا الذلة، ذلت پذیرفتنی نیست.
سردار سلامی با تأکید به اینکه تحقیر برای ملت ایران بیمعناست، گفت: شکست ممکن نیست، نفوذ امکان ندارد، حالا این سرزمین بزرگ با صلابت و با وقار، با یک ملت سربلند ایستاده است، در قلب یک جهاد بزرگ.
وی تصریح کرد: ما هم در سطح سیاسی هم در سطح اقتصادی و هم در عرصه نظامی با یک آرایش جهانی شیطانی واقعی و البته قدرتمند از دشمنان کوچک و بزرگ روبهروییم، شما صفآرایی دشمن را با چشم میبینید، لفاظیهای آنان را میشنوید، ارتش گسترشیافته آنان را روی زمین میبینید، فشار سیاسی دشمن را حس میکنید، اما این چهرازی است در پیکر این امت نهفته که هرچه فشارهای دشمن سنگینتر میشود، ملت ایران تحت رهبری و هدایت امامش باشکوهتر و باصلابتتر، با ثبات قدم بیشتری در میدان ایستاده است و در همه عرصهها با دشمن دست و پنجه نرم میکند، چه دست و پنجه نرمکردنی! بهگونهای که دشمن، فشار سنگین قدرت ایمان ملت ما را در خرد شدن و شکسته شدن استخوانهایش میشنود و فرمولی و راهی برای غلبه بر او پیدا نمیکند، ممکن نیست و مجبور میشود مداوم تغییر موقعیت بدهد، مدام تغییر موضع بدهد.
فرمانده کل سپاه ادامه داد: این شکوه از کجا آمده است؟ این حاصل ایمان است، حاصل یک باور عظیم و عمیق به اسلام، به امر الهی به احکام دین به رسالت عظیمی که ما در مقابل دشمن بهعهده داریم.
وی با اشاره به آرامش و امنیت موجود در کشور اظهار داشت: شما میبینید عرصههای نبرد فعال است ولی کشور آرام است و در امنیت است، همه ارکان نظام همه اجزای نظام بهشکل عادی در حال فعالیتند، در حالی که در جنگ کاملیم هیچ چیز جنگی نیست، این یک استثنا است یک شگفتی است، نمونه ندارد، مردم ما در اضطراب نیستند در آرامشاند ولی دشمنان ما صهیونیستها در اضطراباند، آرامش ندارند.
سردار سلامی در پایان تأکید کرد: رهبر عزیز ما، با اطمینان قلب که نشئتگرفته از ذکر الهی است و با حکمتی که خداوند به او بخشیده است، و با الهامی که از قرآن میگیرد، در میانه و قلب این پیکار عظیم ایستاده است و ملت بزرگ ما و امت اسلام او را همچون نگینی درخشان در حلقه مهر و وفا و حمایت خود گرفته است، این راز اصلی حیات و بقای ملت ایران است و تا وقتی که این اتصال معنوی و الهی برقرار است هرگز ملت ایران آسیب نمیبیند ما تصمیم گرفتهایم محکم بایستیم، بمانیم و بر دشمنانمان چیره بشویم، این داستان ماست و آن را ادامه میدهیم.
انتهای پیام/+
در سطح سیاسی، اقتصادی و نظامی با آرایش جهانی دشمن روبهروییم
– اخبار سیاسی – به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری تسنیم، سردار سرلشکر حسین سلامی، فرماندهکل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آیین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس آذربایجان غربی که با حضور جمعی از مسئولین نظامی و سیاسی برگزار شد، با بیان اینکه هیچ کشوری از تاریخ خود منقطع نیست، گفت: آنچه امروز بهعنوان یک ایران سربلند مستقل و متحد و یکپارچه و عظیم مشاهده میکنید محصول رنجها، مجاهدتها، مجروحشدنها، اسیرشدنها، جانبازیها، فداکاریها، و شهادتهایی است که در این گونه مناطق که بهنوعی هر کدام کربلایی محسوب میشوند اتفاق افتاده است، ما سرنوشت ملتهایی را که بهموقع از استقلال و تمامیت و کرامت خود دفاع نکردند، دیدیم.
سرلشکر سلامی تصریح کرد: دیدیم که وقتی دشمن در سرزمینی پا میگذارد به هیچ چیز رحم نمیکند، نه به کودکان نه به زنان نه به پیران، آب را میبندد، از گرسنگی بهعنوان سلاح استفاده میکند و قتلعام میکند.
وی افزود: شما پیشکسوتان اجازه ندادید دشمن و آرزوهای او در این سرزمین یکدیگر را ملاقات کنند، شما نگذاشتید سیاستهای دشمن در اعماق این سرزمین امتداد پیدا کند، اجازه ندادید آرمانهای شیطانی او محقق شود.
فرماندهکل سپاه با اشاره به اینکه هر کشوری به استقامت مردانش میماند، به شکوه خاطراتش بقا پیدا میکند، اضافه کرد: اگر شهیدان جاودان بیتالمقدس نبودند امروز چهل و سومین سال آزادسازی خرمشهر را جشن نمیگرفتیم، آن قطعه زیبای سرزمین ما را از مام میهن جدا کرده بودند، این شهدا بودند، این آزادگان بودند این جانبازان بودند، و این ایثارگران که این قطعه جداشده این پاره تن را دوباره به این سرزمین بزرگ منضم کردند و این افتخار بزرگی بود.
وی اضافه کرد: حضرت امیر مؤمنان علیبن ابیطالب علیه السّلام میفرماید؛ “به خدا قسم، دشمن در عمق سرزمین هیچ ملتی پا ننهاد، مگر آنکه آن ملت ذلیل شد.”، ما ملتی هستیم که ذلت را نمیپذیریم، این مفهوم عمیق را از حیات طیّبه اولیا و ائمه علیهم السّلام دریافت کردهایم، منطق عاشوراست، مکتب عاشوراست، که هیهات منّا الذلة، ذلت پذیرفتنی نیست.
سردار سلامی با تأکید به اینکه تحقیر برای ملت ایران بیمعناست، گفت: شکست ممکن نیست، نفوذ امکان ندارد، حالا این سرزمین بزرگ با صلابت و با وقار، با یک ملت سربلند ایستاده است، در قلب یک جهاد بزرگ.
وی تصریح کرد: ما هم در سطح سیاسی هم در سطح اقتصادی و هم در عرصه نظامی با یک آرایش جهانی شیطانی واقعی و البته قدرتمند از دشمنان کوچک و بزرگ روبهروییم، شما صفآرایی دشمن را با چشم میبینید، لفاظیهای آنان را میشنوید، ارتش گسترشیافته آنان را روی زمین میبینید، فشار سیاسی دشمن را حس میکنید، اما این چهرازی است در پیکر این امت نهفته که هرچه فشارهای دشمن سنگینتر میشود، ملت ایران تحت رهبری و هدایت امامش باشکوهتر و باصلابتتر، با ثبات قدم بیشتری در میدان ایستاده است و در همه عرصهها با دشمن دست و پنجه نرم میکند، چه دست و پنجه نرمکردنی! بهگونهای که دشمن، فشار سنگین قدرت ایمان ملت ما را در خرد شدن و شکسته شدن استخوانهایش میشنود و فرمولی و راهی برای غلبه بر او پیدا نمیکند، ممکن نیست و مجبور میشود مداوم تغییر موقعیت بدهد، مدام تغییر موضع بدهد.
فرمانده کل سپاه ادامه داد: این شکوه از کجا آمده است؟ این حاصل ایمان است، حاصل یک باور عظیم و عمیق به اسلام، به امر الهی به احکام دین به رسالت عظیمی که ما در مقابل دشمن بهعهده داریم.
وی با اشاره به آرامش و امنیت موجود در کشور اظهار داشت: شما میبینید عرصههای نبرد فعال است ولی کشور آرام است و در امنیت است، همه ارکان نظام همه اجزای نظام بهشکل عادی در حال فعالیتند، در حالی که در جنگ کاملیم هیچ چیز جنگی نیست، این یک استثنا است یک شگفتی است، نمونه ندارد، مردم ما در اضطراب نیستند در آرامشاند ولی دشمنان ما صهیونیستها در اضطراباند، آرامش ندارند.
سردار سلامی در پایان تأکید کرد: رهبر عزیز ما، با اطمینان قلب که نشئتگرفته از ذکر الهی است و با حکمتی که خداوند به او بخشیده است، و با الهامی که از قرآن میگیرد، در میانه و قلب این پیکار عظیم ایستاده است و ملت بزرگ ما و امت اسلام او را همچون نگینی درخشان در حلقه مهر و وفا و حمایت خود گرفته است، این راز اصلی حیات و بقای ملت ایران است و تا وقتی که این اتصال معنوی و الهی برقرار است هرگز ملت ایران آسیب نمیبیند ما تصمیم گرفتهایم محکم بایستیم، بمانیم و بر دشمنانمان چیره بشویم، این داستان ماست و آن را ادامه میدهیم.
انتهای پیام/+
پیشنهاد برگزاری دیدار ایران-کره شمالی در ورزشگاه تختی تهران
– اخبار ورزشی – به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، فدراسیون فوتبال روز گذشته رسماً اعلام کرد که بازی تیمهای ملی فوتبال ایران و کره شمالی در چارچوب رقابتهای انتخابی جام جهانی 2026 که قرار بود در مشهد برگزار شود، در تهران به انجام خواهد رسید.
دلایل تغییر محل دیدار ایران – کره شمالی از مشهد به تهراندر همین رابطه رایزنیهای زیادی درباره محل برگزاری این مسابقه صورت گرفته است. مجید هاشملو معاون توسعه امور ورزش اداره کل ورزش و جوانان استان تهران در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم، در این باره اظهار داشت: ما دو ورزشگاه تختی و شهدای شهر قدس را به مسئولان ذیربط پیشنهاد دادهایم تا در صورت لزوم، بازی در یکی از این ورزشگاهها برگزار شود. تصمیم نهایی درباره محل برگزاری این مسابقه طی یکی دو روز آینده اتخاذ شده و میزبانی این بازی تیم ملی فوتبال مشخص میشود.
به گزارش تسنیم، دیدار تیمهای ملی ایران و کره شمالی روز 20 خرداد برگزار میشود.
انتهای پیام/
پیشنهاد برگزاری دیدار ایران-کره شمالی در ورزشگاه تختی تهران
– اخبار ورزشی – به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، فدراسیون فوتبال روز گذشته رسماً اعلام کرد که بازی تیمهای ملی فوتبال ایران و کره شمالی در چارچوب رقابتهای انتخابی جام جهانی 2026 که قرار بود در مشهد برگزار شود، در تهران به انجام خواهد رسید.
دلایل تغییر محل دیدار ایران – کره شمالی از مشهد به تهراندر همین رابطه رایزنیهای زیادی درباره محل برگزاری این مسابقه صورت گرفته است. مجید هاشملو معاون توسعه امور ورزش اداره کل ورزش و جوانان استان تهران در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم، در این باره اظهار داشت: ما دو ورزشگاه تختی و شهدای شهر قدس را به مسئولان ذیربط پیشنهاد دادهایم تا در صورت لزوم، بازی در یکی از این ورزشگاهها برگزار شود. تصمیم نهایی درباره محل برگزاری این مسابقه طی یکی دو روز آینده اتخاذ شده و میزبانی این بازی تیم ملی فوتبال مشخص میشود.
به گزارش تسنیم، دیدار تیمهای ملی ایران و کره شمالی روز 20 خرداد برگزار میشود.
انتهای پیام/
تخلف سازمان غذا و دارودر ممنوعیت همکاری داروخانهها با سکوها
دبیرخانه هیئت مقررات زدایی اعلام کرد؛ سازمان غذا و دارو با ممنوع کردن همکاری داروخانهها با سکوهای اینترنتی دچار تخلف شده و برخلاف مصوبه هیأت مقرراتزدایی و رأی دیوان عدالت اداری عمل کرده است.
تخلف سازمان غذا و دارودر ممنوعیت همکاری داروخانهها با سکوها
دبیرخانه هیئت مقررات زدایی اعلام کرد؛ سازمان غذا و دارو با ممنوع کردن همکاری داروخانهها با سکوهای اینترنتی دچار تخلف شده و برخلاف مصوبه هیأت مقرراتزدایی و رأی دیوان عدالت اداری عمل کرده است.
هشدار عراقچی درباره فعالشدن اسنپبک: واکنش ما سخت خواهد بود
– اخبار سیاسی – ابراهیم رضایی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به جلسه عصر امروز، یکشنبه، این کمیسیون، گفت: نشست کمیسیون از ساعت 13 امروز با حضور عباس عراقچی، وزیر امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. در این جلسه، گزارشی جامع از روند مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده آمریکا و همچنین تحولات مربوط به دور پنجم مذاکرات در شهر رم به اعضای کمیسیون ارائه شد.
رضایی خاطرنشان کرد: آقای عراقچی در این نشست با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران هیچگاه تحت فشار، تهدید یا تطمیع پای میز مذاکره نرفته و نخواهد رفت، اظهار داشت: سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مذاکره غیرمستقیم با آمریکا و آن هم صرفاً در موضوع هستهای بوده و این تصمیم بر اساس تدبیر هوشمندانه نظام اتخاذ شده است.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: آقای عراقچی همچنین به مخالفت رژیم صهیونیستی با ادامه فرآیند غنیسازی اورانیوم در داخل کشور اشاره کرد و با هشدار نسبت به پیامدهای جنگ در منطقه گفت: در صورت بروز جنگ، تمام کشورهای منطقه آسیبپذیر خواهند بود. آقای عراقچی همچنین با بیان اینکه پیشنهاد راهاندازی مرکز منطقهای غنیسازی اورانیوم مطرح شده است، گفت که ایران از چنین ایدهای استقبال میکند، اما غنیسازی در داخل کشور باید ادامه پیدا کند و قابل توقف نیست.
وی ادامه داد: وزیر امور خارجه کشورمان تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران هرگز میز مذاکره را ترک نکرده است و مسیر دیپلماسی همچنان ادامه خواهد داشت. آقای عراقچی همچنین در پاسخ به برخی تهدیدات غرب درباره فعالسازی مکانیسم ماشه (اسنپبک) هشدار داد که در صورت فعالسازی این سازوکار، واکنش جمهوری اسلامی ایران شدید خواهد بود.
نقد اعضای کمیسیون به روند مذاکرات و تحریمهای آمریکا
بهگفته رضایی، اعضای کمیسیون نیز در این نشست به بیان دیدگاهها و نقطهنظرات خود پرداختند. فضای کلی کمیسیون نسبت به روند مذاکرات منفی بود، برخی از نمایندگان با تأکید بر بیحاصل بودن مذاکرات با آمریکا، نسبت به تداوم تحریمهای واشنگتن همزمان با پیشبرد مذاکرات انتقادات جدی مطرح کردند.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی گفت: این نمایندگان بر این باور بودند که تداوم مذاکرات بدون نتیجه ملموس، باعث اتلاف وقت و بیاعتمادی بیشتر میشود، همچنین در این جلسه تأکید شد که وزارت امور خارجه باید ضمن پیگیری پرونده مذاکرات، به سایر وظایف دیپلماتیک خود نیز توجه کافی داشته باشد.
انتهای پیام/+
Saturday, 5 July , 2025