– اخبار سیاسی – به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری تسنیم، مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور در نشست مجمع گفتگوی تهران که با حضور نمایندگان ده‌ها کشور جهان آغاز به‌کار کرده است، طی سخنانی بیان کرد: همه انسان‌ها حق دارند در این جهان زندگی داشته باشند و اگر این حق را بپذیریم، باید به یکدیگر احترام بگزاریم، اگر احترام به حقوق یکدیگر مبنا باشد، هیچ دعوا و جنگی رخ نخواهد داد.
وی افزود: کاری که امروز اسرائیل می‌کند این است که عده‌ای را از خانه‌شان بیرون و کشتار می‌کند و دم از انسانیت هم می‌زند. تمام انسان‌ها و موجودات حق دارند و باید حق آنان را نگه داریم؛ هر موجود زنده‌ای جایگاه خود را دارد و نباید نادیده گرفته شود؛ در غیر این‌صورت اثر آن به ما باز خواهد گشت.
رئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: امیدوارم برادری، دوستی و محبت را بین یکدیگر برقرار کنیم؛ ما نیز با این نگاه با همسایگان و کشورها تعامل داریم.
پزشکیان در پاسخ به سؤالی درباره اینکه؛ “گفته می‌شود دنیا دچار فروپاشی اخلاقی شده است، آیا سیاست بین‌الملل اخلاقی ممکن است یا باید مبناها بر محور منافع حداکثری باشد؟” اظهار داشت: کره خاکی در نهایت به وضعی خواهد رسید که همه به حق یکدیگر احترام بگزارند ولی شاید زمان طولانی باشد اما نیاز است که با یکدیگر به گفت‌وگو داشته باشیم. این دنیا برای یک قوم نیست و برای همه ماست و باید زمانی برسد که عدالت بین همه انسان‌ها پیاده شود. همه ادیان منتظر منجی هستند تا عدالت را برقرار کند؛ تمامی انسان‌ها نیز این را انتظار دارند. امروز شاهد نسل‌کشی و ظلم هستیم که پایدار نخواهد ماند؛ فطرت انسانی از ظلم، تعدی، بی‌عدالتی رویگردان است و نمی‌پذیرد.
وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره اینکه “شما بعد از انتخاب به ریاست‌جمهوری گفتید که پیامی برای صلح دارید، آیا این پیام دریافت شد؟”، گفت: نه، غرب این پیام را نگرفت؛ ما گفته‌ایم با کسی دعوا نداریم؛ هر انسانی کرامت دارد، دم از انسانیت می‌زنند ولی آدم‌ها را می‌کشند. آقای ظریف پیام ما را انشا کرد و نوشت و گفتیم دست وفاق و دوستی برای همه داریم، دشمن می‌خواهد ما را به جان هم بیندازد.
رئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: ترامپ در منطقه می‌گوید که ایران عامل ناامنی است؛ ما عامل خطریم؟ ما مردم را می‌کشیم و بمباران می‌کنیم؟ او دم از صلح می‌زند و این کارها را انجام می‌دهد. روز تحلیف، اسماعیل هنیه را ما ترور کردیم؟ شما از این ترور دفاع کردید. تروریست‌ها به دیگران می‌گویند که؛ “شما تروریست هستید.”؛ این بی‌اخلاقی و مرگ اخلاق در این سیاست‌های زشت آنان است. ما در منطقه با همسایگان برادری داریم، آن‌ها دنبال ایجاد دشمنی هستند. آمریکا به هر کشور اسلحه می‌دهد تا منابع یکدیگر را در منطقه غارت کنند، چرا نباید همه در صلح زندگی کنند؟
پزشکیان در پاسخ به سؤالی درباره اینکه “چرا ترامپ با حضور در منطقه درخصوص منطقه سخن‌پراکنی می‌کند؟”، عنوان کرد: کشورهای منطقه نمی‌پذیرند که آمریکا منابع‌شان را غارت کند و آمریکا هم می‌گوید که؛ “من باید بگویم که چه شود و چه نشود.”، هرکس علیه آمریکا اعتراض کند، او جنگ راه می‌اندازد. اگر امروزه از خلیج فارس انرژی به دنیا نرود، آن‌ها فلج هستند ولی دنبال جنگ‌افروزی بین کشورهای منطقه هستند.
وی گفت: مردم منطقه حق دارند که از رفاه برخوردار باشند، آمریکا اجازه رشد نمی‌دهد؛ آمریکا یکی را تهدید می‌داند و به دیگری اسلحه می‌دهد تا همه با هم بجنگند. قدم اول این است که همه با هم متحد باشند و کشورهای منطقه با وحدت برای مردم‌مان تلاش کنیم و توسعه در منطقه شکل بگیرد؛ نمی‌شود ثروت در این منطقه باشد اما توسعه رخ ندهد.
رئیس‌جمهور اضافه کرد: ما با کسی سر جنگ نداریم و می‌گوییم هرکسی باید به حق خود برسد؛ نباید برخی انسان‌ها در جنگ، خون‌ریزی و ضعف نگه داشته شوند و دیگری رشد داشته باشد.
پزشکیان در پاسخ به سؤالی درخصوص جنایات اسرائیل علیه مردم فلسطین و سرانجام این اتفاقات، خاطرنشان کرد: به رؤسای کشورهای مختلف گفته‌ایم که باید صدای واحد داشته باشیم و از حقوق مردم منطقه و فلسطین دفاع کنیم، هم‌چنین باید کل منطقه اجازه تجاوز به فلسطین را ندهد؛ اگر «ید واحده» شویم، این جنایات به‌راحتی رخ نمی‌دهد.
وی اضافه کرد: ما کشورهای اسلامی تقصیر داریم؛ اگر اختلاف‌مان را به‌طور کامل کنار بگذاریم و به حقوق یکدیگر احترام بگزاریم، آن‌ها نمی‌توانند این کارها را انجام دهند.
رئیس‌جمهور در پاسخ به سؤال دیگری درخصوص مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا با واسطه‌گری عمان و پیام‌های متناقض آمریکا بعد از هر دور مذاکرات، عنوان کرد: باید حق ما را بپذیرند؛ حقوق هر کشور طبق معاهدات بین‌المللی پذیرفته شود. طبق NPT حق داریم از تحقیقات صلح‌آمیز هسته‌ای استفاده کنیم؛ برای سلامت، کشاورزی، صنعت و سایر حوزه‌ها به این علم نیاز داریم، چه‌کسی گفته این‌ها حق دارند کشورهای دیگر را از رشد و علم داشتن محروم کنند؟ می‌گویند؛ “می‌خواهیم ایران سلاح هسته‌ای نداشته باشد.”؛ رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ “ما از نظر اسلامی نمی‌توانیم سلاح هسته‌ای داشته باشیم.”؛ تمام شد و رفت، خیلی‌ها در کشور می‌خواستند داشته باشیم ولی نظر رهبری بر این نیست، قرار نیست بمب هسته‌ای بسازیم؛ به منطقه می‌گویند ما به‌سمت سلاح می‌رویم در حالی که درست نیست.
پزشکیان خاطرنشان کرد: ترامپ گفته است؛ “باید بفهمیم که ایران سلاح هسته‌ای نداشته باشد.”، هر طور که می‌خواهند راستی‌آزمایی کنند. من به‌عنوان یک انسان هیچ زوری را نمی‌پذیرم؛ بالا بروند و پایین بیایند، من زور نمی‌پذیرم. ما به‌هیچ‌وجه از بحث هسته‌ای که صلح‌آمیز است دست نخواهیم کشید و هر کاری کنند، کوتاه نمی‌آییم. می‌خواهند ما را تحریم کنند، ما عمری‌است تحریم هستیم و هر کاری کنند ما ارتباط‌مان را داریم. ما از شهادت نمی‌ترسیم؛ ما را نترسانند. می‌گویند دنبال صلح هستند ولی چرا به دیگران اسلحه نشان می‌دهند؟ ما می‌خواهیم در داخل و دنیا برادری داشته باشیم ولی از حق‌مان کوتاه نمی‌آییم.
وی در پاسخ به سؤالی دیگر درباره نگاه دولت به عرصه سیاست خارجی گفت: آمریکا و اسرائیل فکر می‌کنند ما ضعیف شده‌ایم و در ما اختلاف وجود دارد و می‌توانند سیاست‌های خود را پیاده کنند، این اشتباه است، ما ضعیف نشده‌ایم، کوشیده‌ایم همدلی از نظر ابعاد مختلف شکل بگیرد و گرفته است. ما دنبال ایران یکپارچه هستیم؛ نباید حقوق قومیت‌ها و جنسیت‌ها نادیده گرفته شود.
رئیس‌جمهور اظهار داشت: اگر در داخل با وحدت جلو برویم و ارتباطات با همسایگان بیشتر تقویت شود، کسی نمی‌تواند ما را زمین‌گیر کند، دشمن طمع کرده است و ما می‌گوییم که آن‌ها بیخود کرده‌اند، دنبال تجاوز به کشوری نیستیم و قائلیم باید به محیط زیست هم احترام بگزاریم و چطور ممکن است دنبال تخریب و کشتار باشیم؟ آمریکا می‌گوید؛ “سلاح‌هایی داریم که در ذهن نمی‌گنجد.”، ولی فکر می‌کند می‌تواند کاری پیش ببرد. آمریکا جنگی راه انداخته است که پایان ندارد و می‌خواهد منطقه را ناامن کند تا منابع را ببرد.
پزشکیان در پایان خطاب به حضّار بیان کرد: ما دست دوستی به‌سوی همه گشوده‌ایم و آماده‌ایم در تمامی جنبه‌ها با دیگران همکاری داشته باشیم. دست‌به‌دست دهیم تا منطقه‌ای بسازیم که صلح در آن برپا شود؛ ما به «آقابالاسر» نیاز نداریم و به منطقه‌شان برگردند.
انتهای پیام/+

– اخبار اجتماعی – به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، بعد از ظهر سی‌ام اردیبهشت ماه سال 1403 کشور شاهد یکی از تلخ‌ترین و اندوه‌بارترین حوادث معاصر بود، هنوز ساعات زیادی از بازگشت رئیس جمهور و همراهانش از آیین افتتاح سد قیزقلعه‌سی نگذشته بود که خبری تلخ تمام کشور را در بهت و شوک فرو برد؛ «بالگرد رئیس جمهور آیت‌الله رئیسی و همراهانش سقوط کرد.»
بسیاری از مردم، آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی را به‌خاطر روحیه مردمی و تلاش بی‌وقفه‌اش برای خدمت به مردم می‌شناختند، رئیس‌جمهوری که در مسیر خدمت‌رسانی، خستگی برایش معنا نداشت، میان حوزه‌های مختلف، شاید بتوان گفت سلامت یکی از مهم‌ترین اولویت‌های او در دوران سه‌ساله مسئولیتش بود؛ از مدیریت بحران کرونا و تسریع واردات واکسن، تا راه‌اندازی پروژه‌های بزرگ بهداشتی و درمانی در نقاط مختلف کشور، بخشی از میراث ماندگار “شهید خدمت” برای ملت ایران بود.
اکنون در آستانه سالگرد شهادت آیت‌الله رئیسی و همراهانش، فرصتی فراهم شده است تا نگاهی دوباره به دستاوردهای دولت رئیس‌جمهور شهید انداخته شود.

در همین راستا به گفت‌وگو با دکتر بهرام عین‌اللهی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت سیزدهم پرداختیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:
تسنیم: آقای دکتر! چه شد که شما وزیر بهداشت دولت سیزدهم شدید؟
من از سال 1372 در وزارت بهداشت‌ مشغول به کار بودم و مسئولیت‌های مختلفی داشتم. در مسئولیت‌های مختلف از جمله مدیرکل دفتر نظارت و ارزیابی، دبیر شورای گسترش، دبیر شورای آموزش پزشکی تخصصی حضور داشتم و دو دوره معاون آموزشی وزارت بهداشت شدم. در سال 1396 در کمیته سلامت ستاد انتخاباتی آیت الله رئیسی به فعالیت‌ پرداختیم و مشکلات اساسی نظام سلامت و مسائل مربوط به طرح تحول نظام سلامت را بررسی و برای آنها راهکارها و برنامه‌هایی تدوین کردیم، در سال 1400 نیز حضرت آیت‌الله رئیسی، مرا به‌عنوان مسئول کمیته سلامت ستاد انتخاباتی خودشان برگزیدند.
در دوران فعالیت در ستاد، ما برنامه‌هایی برای حوزه سلامت داشتیم و وقتی زمان معرفی وزرا فرارسید ایشان به من اعتماد کردند و من نیز این افتخار را داشتم که مسئولیت را پذیرفتم.
تسنیم: دوران وزارت شما با یکی از سخت‌ترین اتفاقات تاریخ نظام سلامت یعنی همه‌گیری کرونا همراه شده بود، وقتی شما وزارت بهداشت را تحویل گرفتید اوضاع کرونا در کشور چطور بود؟
در اسفند 98 یعنی همان روزهای ابتدایی شیوع بیماری، من خودم به کرونا مبتلا شدم. آن زمان کرونا به‌تازگی اعلام شده بود و همه از کرونا می‌ترسیدند. من مجبور شدم برای درمان به بیمارستان مراجعه کنم. در ابتدا، وضعیت کرونا در کشور بسیار بحرانی بود و من به‌دلیل شرایط حاد به بخش آی‌سی‌یو منتقل شدم، وضعیت من بسیار بحرانی بود و میزان اکسیژن خونم به 75 درصد رسیده بود. در آن زمان هنوز هیچ کس نمی‌دانست کرونا را باید چطور درمان کرد اما به‌لطف خدا، پس از چند روز من از آن وضعیت بحرانی بیرون آمدم.
در سال 99، آقای دکتر زارع، رئیس بیمارستان لبافی‌نژاد، که از دوستان بنده بودند به‌دلیل ابتلا به کرونا درگذشتند و به فیض شهادت رسیدند، پس از ایشان مسئولیت بیمارستان به من واگذار شد و تمام بیمارستان به بیماران کرونایی اختصاص یافت، علاوه بر بیمارستان، ما با هماهنگی آموزش و پرورش یک مدرسه روبه‌روی بیمارستان را گرفتیم و 100 تخت بیمارستانی در آنجا آماده کردیم، یعنی من هم خودم سابقه ابتلا به فرم سخت بیماری را داشتم و هم تجربه‌ای از مدیریت بخش‌های کرونایی را کسب کرده بودم و این آمادگی برای مدیریت کرونا کسب شده بود.
اما زمانی که بنده وزیر شدم، در وزارت بهداشت، مسئولیت‌ها در اوج بحران کرونا بسیار سنگین بود، در آن زمان، روزانه بیش از 700 مورد مرگ ناشی از کرونا گزارش می‌شد و حدود 50 هزار نفر در روز به این بیماری مبتلا می‌شدند، به‌یاد دارم که پس از جلسه رأی اعتماد در مجلس، به تعدادی از بیمارستان‌ها سر زدم و از آنها بازدید کردم و وضعیت بسیار وخیم بود. تمام بخش‌های آی‌سی‌یو پر از بیماران بدحال بود و دیگر جایی برای پذیرش بیماران جدید وجود نداشت.
تسنیم: در دولت دوازدهم تلاش‌هایی برای کنترل کرونا صورت گرفت اما بسیاری از آن‌ها بی‌نتیجه ماند و یا بسیاری از سیاستگذاری‌های غلط باعث افزایش شیوع بیماری شد، در عین حال انتقادات زیادی به پایین بودن آمار واکسیناسیون در دولت قبلی وارد بود؛ اما وقتی این انتقادات پس از پایان دولت دوازدهم مطرح می‌شد، یکی از ادعاهایی که در آن دوران می‌شد این بود که ثبت سفارش واکسن‌هایی که در دوران ریاست‌جمهوری آیت‌الله رئیسی وارد کشور شدند، در دولت دوازدهم انجام شده بود، واقعیت چه بود؟
در آن زمان، همه می‌دانستند که تنها راه کنترل کرونا واکسیناسیون است. تا زمانی که ما وزارت بهداشت را تحویل گرفتیم، تنها 15 میلیون نفر فقط یک بار واکسن دریافت کرده بودند که بیشتر آن‌ها از کادر درمان و افراد بالای 60 سال بودند.
معاهده‌ای که برای واکسن در دولت دوازدهم منعقد شده بود معاهده کوواکس بود که تحت نظر سازمان بهداشت جهانی انجام می‌شد. صندوق کوواکس در بحث تهیه واکسن فعالیت می‌کرد و واکسن‌ها را به کشورهای مختلف ارسال می‌کرد. حدود 180 میلیون دلار از بدهی‌هایی که ما از کشورهای دیگر طلب داشتیم، در این صندوق ذخیره شده بود اما جالب است بدانید که بخش بسیار زیادی از این پول تا پایان دوره مسئولیت بنده هم دست‌نخورده باقی مانده بود و 140 میلیون دلار آماده تحویل به ما بود که استفاده نشده و در حال برگشت به کشورمان بود، بنابراین، واکسن زیادی از محل این معاهده به دست کشور ما نرسید و البته به‌جز آن نیز قراردادی برای واردات واکسن نداشتیم که واکسن برای ما ارسال شود؛ از سوی دیگر عمده واکسن‌هایی هم که آن‌ها در این معاهده قرار بود تحویل بدهند واکسن‌های آسترازنکا و جانسون بودند که تولید کشورهای انگلستان و دیگر کشورهای غربی بودند.
من وقتی مسئولیت‌ را به‌عهده گرفتم، واکسنی در دسترس نبود. هرچه واکسن بود در دولت قبلی تزریق کرده بودند که هیچ واکسنی برای ما نمانده بود و وقتی ما دولت را تحویل گرفتیم در انبارها هیچ واکسنی برای تزریق وجود نداشت، آن وقت بود که آیت الله رئیسی به موضوع ورود کردند. ما اولین دیدار خود را خدمت مقام معظم رهبری رفتیم و ایشان در رهنمودهای خود خطاب به آیت الله رئیسی فرمودند که کنترل و مدیریت کرونا باید در اولویت قرار بگیرد.

آقای دکتر مخبر، معاون اول رئیس‌جمهور، مسئول اجرایی این کار شد و جلسات متعددی برای تأمین واکسن برگزار کردیم زیرا این موضوع تنها در حیطه وظایف وزارت بهداشت نبود و نیاز به همکاری با وزارت راه، هلال احمر، گمرک، بانک مرکزی و بسیاری از دستگاه‌های دیگر داشت، در نهایت واکسن از طریق وزارت بهداشت و با همکاری هلال احمر و دیگر نهادها و دستگاه‌ها وارد کشور شد و به کنترل کرونا در کشور خیلی کمک کرد.
یکی از واکسن‌های خیلی خوب در کرونا واکسن سینوفارم چین بود، چون بیماری از چین شروع شد و این کشور تجربه بیماری را قبل از ایجادش داشت و اولین کشوری هم بود که مبتلا شد، واکسن خوبی در چین تولید شده بود، ولی قبلاً تلاشی برای دریافت این واکسن انجام نگرفته بود اما آیت الله رئیسی ارتباط بسیار خوبی با کشورها برقرار می‌کرد و دیپلماسی قوی‌ای داشت.
با تماس آیت الله رئیسی با رئیس جمهور چین، میزان واردات واکسن سینوفارم به کشور به‌شدت افزایش یافت، ما منتظر باران واکسن بودیم اما سیل واکسن کرونا وارد کشور شد.
در عین حال به‌تدریج تولیدکنندگان داخلی نیز واکسن‌های خود را وارد بازار کردند زیرا مجوز مصرف دریافت کرده بودند، حتی وقتی که مجوز تولید واکسن در کشورمان صادر شد، مشکل ما این بود که نمی‌توانستیم به‌سرعت واکسن‌های کافی تولید کنیم و مردم روز به روز فوت می‌کردند، در همین زمان، پنج مرکز تولید واکسن دیگر موفق به اخذ مجوز شدند و توانستند واکسن تولید کنند. پس از اینکه مشخص شد واکسن داخلی تولید می‌شود، کشورهای دیگر پیشنهادهایی برای ارسال واکسن به کشور دادند.
رئیسی برای سلامتی مردم چه کرد؟تسنیم: یکی دیگر از دستاوردهایی که در دولت سیزدهم در حوزه کرونا حاصل شد، افزایش سرعت تزریق واکسن‌های کرونا بود که در آن زمان به‌دلیل شیوع همه‌گیری اهمیت بسیار زیادی داشت، چه شد که سرعت و پوشش واکسیناسیون در کشور به‌یک‌باره زیاد شد؟
افزایش واردات و تولید واکسن به کشور تا جایی ادامه یافت که آقای دکتر مخبر از من پرسیدند؛ “می‌توانیم این حجم از واکسن را به تعداد زیادی از افراد تزریق کنیم؟”، و پاسخ بنده به این سؤال مثبت بود چون تجربه‌ای از دوران جنگ تحمیلی داشتیم، در آن زمان استفاده از ظرفیت‌های مردمی بسیار مؤثر بود، در همین راستا از این ظرفیت مردمی برای تزریق واکسن کرونا نیز استفاده کردیم زیرا تزریق این واکسن‌ها کار خیلی سختی نبود و ثبت آنها در سامانه نیز نیاز به مهارت خیلی خاصی نداشت و بسیاری از افراد این امکان را داشتند.
نیروهای داوطلبی که در اختیار داشتیم، به‌طور گسترده در مراکز مختلف فعالیت می‌کردند و ما نیز در هر مرکز نیروهای خود وزارت بهداشت را برای نظارت بر این موضوع مستقر کرده بودیم. در ابتدا، تعداد واکسیناسیون در کشور بسیار محدود بود، اما با تلاش و استفاده از ظرفیت مردمی توانستیم این عدد را به یک میلیون و 600 هزار در هفته و در نهایت به هشت میلیون و 600 هزار واکسن در هفته افزایش دهیم، این میزان واکسیناسیون در یک هفته، معادل واکسیناسیون کل جمعیت برخی از کشورهای همسایه ما بود، این شد که منحنی واکسیناسیون به‌سرعت بالا رفت و با لطف خدا، در آذر 1400 موفق شدیم که وضعیت را کنترل کنیم، حتی زودتر از آنچه پیش‌بینی می‌شد. در اردیبهشت 1401، میزان مبتلایان به صفر رسید، این حجم از واکسیناسیون و درمان‌های مختلف موجب کنترل بیماری شد.
همکاری مردم نیز نقش اساسی در این موفقیت داشت. علی‌رغم تبلیغات منفی علیه واکسن، مردم به واکسیناسیون اعتقاد داشتند و با مراجعه به مراکز واکسیناسیون، در این امر مشارکت کردند و در یک مدت کوتاه، بیش از 90 درصد مردم دوز اول واکسن را دریافت کردند، همچنین کمک‌های جوانان کشور در این مسیر تأثیر زیادی داشت.
تسنیم: یکی دیگر از مسائلی که در کرونا مردم را گرفتار کرده بود، داروهایی بود که برای بیماران کرونایی تجویز می‌شد که بازار سیاه گسترده‌ای را نیز شکل داده بود، در این زمینه برای مدیریت درمان کرونایی‌ها چه اقدامی کردید؟
برخی درمان‌ها در دوران کرونا قبلاً انجام می‌شد که پشت‌پرده برخی از آنها تعارض منافع بود که البته اسناد این موضوع نیز به کمیسیون اصل نود ارجاع شده است، اقدام ما این بود که کمیته علمی جدید کرونا را با حضور 60 نفر از اساتید برتر کشور تشکیل دادیم، درمان‌ها پس از تصمیم علمی بهترین اساتید دانشگاه‌ها استاندارد شد و وضعیت سامان گرفت.

تسنیم:‌ ..

– اخبار اجتماعی – به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، همزمان با نخستین روز برگزاری امتحانات نهایی خرداد 1404، جمعی از خبرنگاران از یکی از حوزه‌های برگزاری آزمون در دبیرستان آرمیتا مصلی‌نژاد ناحیه 2 شهر ری بازدید کردند تا از نزدیک در جریان روند اجرایی آزمون‌ها قرار بگیرند.
از نخستین نشانه‌های تغییرات نسبت به امتحانات نهایی سال گذشته، آرامش بیشتر در فرآیند دریافت کارت ورود به جلسه بود، به‌خلاف خرداد 1403 که سامانه‌ای شدن صدور کارت‌ها مشکلاتی برای دانش‌آموزان ایجاد کرد و حتی باعث به تعویق افتادن زمان برگزاری امتحانات شد، امسال کارت‌ها بدون دردسر از مدارس دریافت شد و دانش‌آموزان با خیال آسوده‌تری به استقبال امتحانات آمدند.
حوالی ساعت 6.45 صبح، حیاط مدرسه پر از دانش‌آموزان پایه دوازدهم رشته تجربی شده بود؛ برخی با اضطراب به اطراف نگاه می‌کردند و برخی دیگر با آرامش منتظر آغاز آزمون بودند.
سؤالات امتحانات نهایی در 3سطح ساده، متوسط و دشوار طراحی شدنداز اسفند معلم فیزیک نداریم
در گفت‌وگوهای کوتاه با دانش‌آموزان، نگرانی‌هایی درباره سختی برخی دروس به‌ویژه فیزیک به چشم می‌خورد. آن‌ها از نبود معلم فیزیک در مدرسه‌شان از اسفندماه می‌گفتند و دغدغه‌شان درباره مفهومی بودن سؤالات این درس را مطرح می‌کردند: «خودمان خواندیم اما چون معلم فیزیک نداشتیم و برخی مفاهیم تدریس نشده بود و مجبور شدیم خودمان بخوانیم، نگرانیم که سطح سؤالات دشوار باشد و نتوانیم پاسخ دهیم، چون پارسال هم سؤالات درس فیزیک خیلی سخت بود.»
کمبود معلم در برخی دروس تخصصی، به‌ویژه در مناطق کمتربرخوردار، مسئله‌ای جدی است که می‌تواند بر نتایج امتحانات نهایی دانش‌آموزان تأثیر منفی بگذارد، این نابرابری، تفاوت معناداری را میان مدارس دولتی عادی با مدارس غیردولتی و دولتی خاص ایجاد می‌کند؛ در حالی که مدارس خاص اغلب از حضور معلمان توانمند بهره‌مندند برخی مدارس دولتی عادی حتی در طول سال تحصیلی نیز با کمبود معلم در دروس مهم مواجه‌اند، چنین وضعیتی نه‌تنها فرصت یادگیری را محدود می‌کند، بلکه عدالت آموزشی را نیز زیر سؤال می‌برد.
بازرسی بدنی با راکت
با اعلام ورود به حوزه امتحانی از بلندگو، دانش‌آموزان به‌صورت منظم و با بررسی کارت آزمون و شناسنامه، وارد سالن شدند. راکت‌های بازرسی بدنی هم برای پیشگیری از تخلفات احتمالی به‌کار گرفته شد، یکی از مسئولان حوزه گفت: «راکت‌ها برای کشف اشیایی مثل موبایل استفاده می‌شود تا سلامت آزمون حفظ شود.»
مراحل ارسال و بازگشایی رمز سؤالات
بازدید از اتاق تکثیر سؤالات امتحانی بخش مهم بعدی بود، اتاقی قرنطینه که تنها یک فرد مجاز در آن حضور دارد، پس از دریافت رمز آزمون که در ساعت 7:28 برای مدیر حوزه ارسال شد، تلاش برای فعال‌سازی آن آغاز شد اما به‌دلیل اشتباه در نوشتن یا وارد کردن رمز، فرآیند باز شدن فایل سؤالات با تأخیر مواجه شد، در نهایت پس از چند بار تلاش، رمز فعال شد و آزمون با حدود 15 دقیقه تأخیر آغاز شد.

محسن زارعی، رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت آموزش و پرورش، درباره این تأخیر به تسنیم گفت: ممکن است در نوشتن یا وارد کردن رمز خطایی رخ داده باشد، توصیه کرده‌ایم مدیران با آرامش عمل کنند و رمز را با دقت بنویسند و همکاری که رمز را در سیستم وارد می‌کند نیز دقت لازم را داشته باشد، در صورت تأخیر زمان ازدست‌رفته به وقت آزمون افزوده شود.
وی همچنین تأکید کرد که در صورت بروز مشکل در رمزگشایی، حوزه جوار می‌تواند نمونه سؤالات امتحان را برای تکثیر در اختیار حوزه امتحانی که مشکل دارد قرار دهد.
دانش‌آموزان حتماً بسته یادگیری را مطالعه کنند
زارعی به دانش‌آموزان توصیه کرد که حتماً بسته‌های یادگیری بارگذاری‌شده در بخش “آزمون‌یار” مرکز ارزشیابی را مطالعه کنند تا با شیوه ارزشیابی مفاهیم در هر درس آشنا شوند.
دانش‌آموزان بسته‌های یادگیری را از اینجا مشاهده کنند.
وی درباره نحوه طراحی سؤالات نیز توضیح داد: بخش زیادی از سؤالات ساده هستند و فقط درصد کمی مربوط به سطوح بالای شناختی است که در پایان آزمون می‌آیند و نه به‌معنای پیچیدگی یا دشواری بالا.
بازدید از این حوزه امتحانی تصویری از نظم نسبی، دغدغه‌های آموزشی و چالش‌های اجرایی امتحانات نهایی ارائه داد.
انتهای پیام/+

– اخبار اجتماعی – به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، علی نصیری، رئیس این سازمان، در نشست تخصصی «ارزیابی طرح HSE در مدارس» با تأکید بر اهمیت ایمنی دانش‌آموزان، اظهار داشت: ایمنی باید به‌صورت جدی مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که شرط اول یادگیری، زنده و سالم بودن دانش‌آموز است. موضوع ایمنی تمامی افراد حاضر در مدرسه ازجمله دانش‌آموزان، کارکنان و معلمان را در بر می‌گیرد.
وی با اشاره به حوادث تلخ گذشته از جمله آتش‌سوزی مدرسه شین‌آباد، حادثه دانشگاه دریانوردی چابهار و سانحه در روستای گرماش سنندج، افزود: در بناهای فرسوده نباید تنها به ظاهر رسیدگی کرد، بلکه باید به زیرساخت‌ها و ایمنی توجه ویژه داشت.
نصیری با اشاره به اسناد بالادستی و مصوبات ستاد مدیریت بحران کلانشهر تهران در خصوص ایمنی مدارس، از نقش شهرداری تهران در این حوزه سخن گفت و کمک به آموزش و پرورش را بخشی از مسئولیت اجتماعی سازمان برشمرد.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران با بیان اینکه ایمنی دارای دو بعد کالبدی و اجتماعی است، خاطرنشان کرد: ایمنی کالبدی مدارس شامل بخش‌های ایمنی سازه‌ای نیز می‌شود.
ارزیابی 3400 ساختمان نا ایمن تا پایان تابستانبر اساس اعلام نصیری، تاکنون بیش از 7 هزار ساختمان مهم و بلندمرتبه مورد بازدید قرار گرفته‌اند. همچنین در قالب ارزیابی ایمنی مدارس، 30 ارزیاب متخصص با استفاده از یک چک‌لیست 600 سؤالی، ارزیابی دقیقی از 22 مکان در هر مدرسه انجام داده‌اند که تمامی اطلاعات حاصل از آن، در یک سامانه نرم‌افزاری طراحی‌شده ذخیره و تحلیل می‌شود.
وی از طراحی سامانه بازرسی مدارس در قالب پروژه ارزیابی HSE مدارس شهر تهران خبر داد و افزود: در نتیجه بازدیدها از 2407 مدرسه دولتی، 444 هزار و 709 مورد عدم انطباق (موارد ناایمنی)HSE به ثبت رسیده است. همچنین در قالب پروژه ارزیابی ساختمان‌های مهم و بلند که توسط معاونت پیشگیری و کاهش خطر این سازمان در حال انجام است تاکنون 486 مدرسه در شهر تهران مورد ارزیابی سازه‌ای قرار گرفته‌اند که تنها یک ‌سوم ایمنی نسبی دارند و 176 مدرسه دارای ناایمنی شدید هستند.
نصیری تصریح کرد: در زمینه ایمنی سازه‌ای، مدارس تهران با سرانه پایینی مواجه‌اند. نوسازی مدارس موجود نسبت به ساخت مدارس جدید باید اولویت داشته باشد.
انتهای پیام/

– اخبار بین الملل – به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، از زمان تاسیس رژیم جعلی صهیونیستی در اراضی اشغالی فلسطین در 77 سال قبل، این رژیم همواره درگیر جنگ‌های مختلف در منطقه، چه در داخل فلسطین و چه خارج از آن بوده و هیچ دوره‌ای را با آرامش و بدون جنگ از سر نگذرانده است.
تغییر معادلات جنگ برای صهیونیست‌ها
اما آنچه که جنگ‌های پنج دهه اول اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین را از جنگ‌های جدید متمایز می‌کند، این بود که جنگ‌های قبلی عمدتاً در خارج از مرزهای فلسطین اتفاق می‌افتادند و حملات به جبهه داخلی صهیونیست‌ها کشیده نمی‌شد و هزینه‌های انسانی و اقتصادی این جنگ‌ها برای اسرائیل هم محدود به هزینه‌های نظامی بود که برخی از آنها از طریق غنایم جنگی جبران می‌شدند.
علاوه بر آن، جنگ‌های قبلی به استثنای جنگ 1948 کوتاه و محدود بودند و تاثیرات اقتصادی و اجتماعی زیادی برای رژیم اشغالگر نداشتند. درواقع جنگ‌های نسبتاً دشوار رژیم صهیونیستی بعد از سال 1973 رخ داد که طولانی‌تر و مرگبارتر شدند تا اینکه به مرحله جدید رسید.
به دنبال پیدایش حزب‌الله در لبنان در سال 1982 ضربات دردناک به رژیم صهیونیستی در جنگ‌های این رژیم با کشورهای عربی آغاز شد و فلسطینی‌ها با الگوگیری از مقاومت لبنان در جریان جنگ‌های متعددی که با دشمن صهیونیستی داشتند، توانستند به جبهه داخلی این رژیم آسیب بزنند.
بعد از کشیده شدن جنگ به جبهه داخلی رژیم صهیونیستی از سال 2000 توسط مقاومت لبنان و سپس مقاومت فلسطین، اشغالگران متوجه شدند که هزینه جنگ برای آنها هر روز بیشتر می‌شود.
طوفان در اقتصاد اشغالگران بعد از طوفان الاقصی
اما نبرد طوفان الاقصی به عنوان تاریخی‌ترین نبرد اعراب با اشغالگران صهیونیست، خسارات بی‌سابقه‌ای در سطوح مختلف به این رژیم وارد ساخت، از جمله در سطح اقتصادی که به مرز فروپاشی اقتصاد اسرائیل رسیده است.
روزنامه اقتصادی کالکالیست رژیم صهیونیستی در گزارشی به این منظور اعلام کرد که بیشترین هزینه اسرائیل در طول جنگ کنونی تا زمان اعلام آتش بس در ژانویه، مربوط به نیروهای ذخیره است که اصلی‌ترین نیروی کار اسرائیل به ویژه در بخش‌ فناوری را تشکیل می‌دهند. اما موضوع به اینجا ختم نمی‌شود، بازگرداندن حس امنیت مستلزم حضور قابل توجه نیروها در امتداد مرزهاست و بنابراین نیروهای ذخیره همچنان بار اصلی را به دوش خواهند کشید.

این رسانه عبری افزود: از زمان آغاز جنگ از 7 اکتبر 2023 حدود 840 نظامی اسرائیلی کشته و 14 هزار نفر زخمی شده‌اند و به طور متوسط در هر ماه هزار نظامی دیگر زخمی می‌شوند. در آغاز جنگ تقریبا 220 هزار نیروی ذخیره به خدمت اجباری فراخوانده شدند که همین مسئله پیامدهای اقتصادی عظیم و گسترده‌ای دارد. هزینه جنگ در سال گذشته بالغ بر 150 میلیارد شیکل (واحد پول رژیم صهیونیستی) بوده است که تقریباً 44 میلیارد شیکل آن به حقوق و هزینه‌های پرسنلی نیروهای ذخیره اختصاص داده شد.
تمرد در صفوف ارتش اسرائیل؛ نظامیان احتیاط به خدمت نمی‌روند!هشدار درباره سونامی خودکشی در ارتش اسرائیلسرفصل‌های فروپاشی اسرائیل؛ از تهدیدات خارجی تا بحران داخلیهزینه‌های سرسام‌آور جنگ برای ارتش اسرائیل
رسانه‌های صهیونیستی گزارش دادند که جنگ کنونی بالاترین هزینه‌های ممکن را به اسرائیل وارد کرده و حداقل کمک هزینه ماهانه اختصاص داده شده به هر نیروی ذخیره حدود 15000 شیکل است. علاوه بر آن، اسرائیل از سلاح‌های بسیار گران قیمت در جنگ استفاده می‌کند، از جمله موشک‌های حیتس 3 که توسط صنایع هوافضای اسرائیل تولید می‌شوند و هزینه تخمینی هر یک از این موشک‌ها بین 2 تا 3 میلیون دلار است. در جنگ فعلی از این موشک‌ها به طور گسترده‌ای برای رهگیری موشک‌های بالستیک پرتاب شده توسط یمن استفاده می‌شود.
در حال حاضر بعد از آنکه ایال زامیر، رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی فراخوان برای جذب ده‌ها هزار نیروی جدید به ارتش جهت گسترش جنگ در نوار غزه را صادر کرد، صحبت‌ها در مورد پیامدهای سیاسی، اجتماعی و هزینه‌های اقتصادی جنگ برای اسرائیل بیشتر از قبل شده است.
روزنامه اقتصادی مارکر رژیم صهیونیستی اعلام کرد که هزینه گسترش جنگ در نوار غزه تنها برای سه ماه، بیش از 7 میلیارد دلار است و بیش از دو میلیارد دلار در ماه تنها برای تامین بودجه نیروهای ذخیره و هزینه‌های مهمات نیاز داریم.
بنابراین کابینه نتانیاهو مجبور است بودجه‌ای را که چند هفته قبل با مشکلات فراوان تصویب کرده بود، دوباره اصلاح و هزینه‌های کابینه جنگی را افزایش دهد. این اساساً به معنای اعمال مالیات‌های جدید است که بار سنگین موجود بر دوش اسرائیلی‌ها را افزایش می‌دهد.

البته همه این‌ها بدون روشن کردن بودجه مصوب وزارت جنگ رژیم صهیونیستی برای سال 2025 است که بر اساس هزینه‌های نقدی این وزارتخانه در سال 2024 بود و حدود 40 میلیارد دلار تعیین شد و اگر جنگ واقعا گسترش یابد، بودجه پیش بینی شده ارتش این رژیم از 50 میلیارد دلار فراتر خواهد رفت.
بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی بعد از تصویب بودجه این رژیم گفت: این بودجه‌ای است که تمام منابع لازم را برای شکست دشمن در اختیار ارتش اسرائیل و نهادهای امنیتی قرار می‌دهد، ضمن اینکه به وضعیت نیروهای ذخیره و صاحبان مشاغل نیز رسیدگی می‌کند و هزینه لازم جهت بازسازی شمال و جنوب و رشد ا قتصادی را نیز فراهم می‌سازد. نتانیاهو هم در همین زمینه گفت که «این بودجه تکمیل پیروزی بزرگی را که در غزه در آستانه آن هستیم ممکن می‌سازد».
نابودی بازار کار رژیم صهیونیستی با ادامه جنگ
اما روزنامه مارکر رژیم صهیونیستی گزارش داد: کابینه اسرائیل از یک سو بودجه را تصویب کرده و از سوی دیگر طرحی را پیش می‌برد که به معنای خارج شدن از چارچوب بودجهِ تعیین شده است. در واقع خود کابینه می‌دانست بودجه‌ای که در حال تصویب آن است، خالی از محتواست اما با این وجود بودجه نامربوطی را برای تصویب در کنست ارائه کرد تا تنها از فروپاشی کابینه جلوگیری کند و هنگام تدوین این بودجه سناریوهای مختلف را در نظر نگرفته است.
این رسانه عبری تاکید کرد: علاوه بر هزینه‌های مستقیم ناشی از گسترش جنگ، اشغال غزه برای مدت طولانی هزینه‌های اقتصادی سرسام آوری دارد، همچنین فراخوان گسترده برای جذب نیروهای ذخیره جدید آسیب شدیدی به بازار کار می‌زند و به طور کلی فعالیت‌های اقتصادی را مختل می‌سازد. همه این‌ها مواردی است که در بودجهِ تصویب شده در کنست، در نظر گرفته نشده است.
بر اساس این گزارش، ادامه جنگ در غزه و گسترش آن منجر به فرار بیشتر سرمایه‌گذاران از اسرائیل (فلسطین اشغالی) می‌شود و به ارزش پول آن هم آسیب می‌زند.
بحران عمیق ستون فقرات ارتش اسرائیل
یکی از مشاوران اقتصادی سابق رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی که نام او فاش نشده است، در گفتگو با رادیو ارتش این رژیم اعلام کرد: فراخوان بزرگ برای جذب نیروهای ذخیره به ارتش به معنای وقوع یک فاجعه اقتصادی برای اسرائیل است.
وی گفت: اول از همه ما باید درک کنیم که نیروهای ذخیره ستون فقرات ارتش اسرائیل به شمار می‌روند و درست است که یک ارتش منظم و عادی وجود دارد، اما در نهایت ما به نیروهای ذخیره وابسته‌ایم. از طرف دیگر ما هرگز جنگی را ندیده‌ایم که تا این حد طولانی و با چنین بار سنگینی بر دوش نیروهای ذخیره باشد.
این مقام سابق ارتش رژیم صهیونیستی تاکید کرد: در حال حاضر بار بزرگ جنگ بر دوش نیروهای ذخیره بوده و هزینه‌های اقتصادی ناشی از آن هم بسیار زیاد است. فراخوان برای جذب نیروهای ذخیره بیشتر پیامدهای اقتصادی گسترده‌ای دارد، به عنوان مثال اگر فرض کنیم که هزینه مستقیم حضور یک نیروی ذخیره در ارتش 1000 شیکل در روز باشد، اگر بخواهیم 60 هزار نیروی ذخیره را جذب کنیم تنها در یک روز نیاز به 60 میلیون شیکل برای تامین هزینه آنها داریم.
وی ادامه داد: این تنها هزینه جنگ برای ارتش اسرائیل نیست و هزینه‌های اضافه زیادی وجود دارد، از جمله هزینه‌های مربوط به مهمات، آموزش نیروها و تامین امکانات لجستیکی. از سوی دیگر، هزینه‌های اقتصادی پیچیده‌ای در سایه جنگ به اسرائیلی‌ها تحمیل می‌شود که بدترین آن از دست دادن بخش تولید است و زمانی که نیروهای ذخیره به عنوان نیروی کار اصلی وارد ارتش می‌شوند، آسیب قابل توجهی به اقتصاد وارد می‌گردد.

مسئول نظامی مذکور صهیونیست تصریح کرد: این روند همچنین تاثیر شدیدی بر مشاغل کوچک دارد و برای نیروهای ذخیرهِ خود اشتغال می‌تواند یک فاجعه باشد؛ زیرا اگر مثلاً چند نفر از آنها کسب و کار کوچک مربوط به خود را داشته باشند و برای چند ماه آن را رها کنند، به معنای از دست رفتن کسب و کارشان است. این بدان معناست که در صورت ادامه جنگ وارد مارپیچ بزرگی می‌شویم که بعداً نمی‌توانیم از آن خارج گردیم.
وی خاطرنشان کرد: ما اکنون در یک مقطع بحرانی قرار داریم، این جنگ تقریباً دو سال است که ادامه یافته و زمان پایان دادن به آن فرا رسیده است. من نمی‌دانم که این جنگ چگونه باید تمام شود اما باید بفهمیم که ادامه آن هزینه‌های هنگفتی دارد، ضمن اینکه ما در مورد تلفات روانی یا آسیب اجتماعی ادامه این جنگ هنوز حرف نزده‌ایم و باید درک کنیم آنچه که برای نیروهای ارتش اسرائیل در میدان جنگ اتفاق می‌افتد وحشتناک است. در نهایت باید واقع بین باشیم و بدانیم که به کجا می‌رویم و به سرعت به این روند پایان دهیم.
از طرف دیگر، بانک‌های رژیم صهیونیستی پیش‌بینی‌های بدبینانه‌ای را برای اقتصاد اسرائیل در دو سال آینده، چه در سطح تولید ناخالص داخلی و چه از نظر نرخ رشد و توسعه داشته‌اند و همچنین گزارش دادند که ضرر ناشی از کاهش سرمایه‌گذاری‌های خارجی به دلیل وضعیت امنیتی ناپایدار، آسیب قابل توجهی به اقتصاد می‌زند.
روزنامه اقتصادی گلوبس رژیم صهیونیستی هم اعلام کرد که جنگ کنونی حتی اگر همین الان هم به پایان برسد، حداقل یک دهه ضرر اقتصادی برای اسرائیل خواهد داشت.
انتهای پیام/

– اخبار حوزه امام و رهبری – به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم؛در یک سال و نیم گذشته، با بروز جنگ غزه، تمدن غرب ذات شرارت‌آمیز خود را به نمایش گذاشت و مبانی لیبرال‌دموکراسی و اومانیستی غرب بی‌معنا شد و تناقض خود را به رخ کشید، این وقایع بار دیگر تضاد تمدنی ما و غرب را آشکار ساخت و روشن کرد که منازعۀ ما و غرب صرفاً منازعه‌ای سیاسی نیست، بلکه باید از این منازعه به‌عنوان جدالی تاریخی و هویتی یاد کرد. از 200 سال گذشته که با تمدن غرب مواجه شده‌ایم، رویکردهای مختلفی نسبت به آن داشتیم، از رویکرد خودباختگی تا رویکرد مقاومت، که در بزنگاه‌های مختلف خود را نشان داده است، از این حیث نیازمند بازخوانی مواجهۀ خود با غرب هستیم. اگر هدف نهایی انقلاب اسلامی را رسیدن به تمدن اسلامی بدانیم، لاجرم به‌نظر می‌رسد این تقابل و مواجهه با تمدن غرب، بخش مهمی از این مسیر باشد.
طی نشستی با حضور حجت‌الاسلام علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم و بهروز فرنو، رئیس بنیاد فردید، مواجهۀ تمدنی ایران و غرب را به بحث گذاشتیم که در ادامه می‌خوانید.
محور اصلی مواضع حاضران در نشست:
محورهای اصلی مواضع آقای دکتر بهروز فرنو
تقابل ایران و غرب ریشه‌ای 70‌ـ‌80ساله دارد و انقلاب اسلامی ادامه مقاومت تاریخی علیه استعمار است، نه آغازگر آن.تمدن غرب نه‌تنها خشونت را پایان نداد، بلکه آن را در اشکال مختلف مانند جنگ‌های استعماری و سلاح‌های کشتار جمعی تشدید کرد.اتکای بشر مدرن به عقل خودبنیاد و کنار گذاشتن آیین‌های الهی، منشأ استبداد و خشونت جدید شد و رؤیای بهشت زمینی را ناکام گذاشت.تفکر خودبنیاد بشر، استکبار و استعمار نوین را به وجود آورد که مدل سکولار غربی را به‌عنوان ایده‌آل جهانی معرفی می‌کند.ایران ابتدا با خوش‌بینی به غرب روی آورد، اما قراردادهای ننگین و مداخلات استعماری نگاهش را تغییر داد و مقاومت را شکل داد.مدرنیته برای کشورهای استعمارگر پیشرفت آورد، اما برای ایران محرومیت و عقب‌ماندگی به‌همراه داشت و این تعارض تأمل‌برانگیز شد.مقاومت برای عبرت‌آموزی از گذشته، جهش به آینده، رسیدن به وضع متعالی و آمادگی برای ظهور است، نه بازگشت به عقب.محور اصلی مواضع دکتر علیرضا پیروزمند:
تقابل ایران و غرب یک مواجهه عمیق تمدنی و ادامه صف‌آرایی تاریخی جبهه حق در برابر باطل است.دو مدنیت متضاد الهی (بر پایه توحید و قسط) و طاغوتی (بر پایه شرک و سلطه) از دیرباز شکل گرفته است و انقلاب اسلامی تمدن شرک را مختل کرد.شناخت تمدن غرب نیازمند تحلیل یکپارچه مبانی فکری آن (سکولاریسم، اومانیسم، لیبرالیسم) فراتر از مظاهر تکنولوژیک است.ماهیت واقعی تمدن غرب و ادعاهای آن درباره عدالت و حقوق بشر در بحران‌هایی مانند فلسطین افشا می‌شود.انقلاب اسلامی بشریت را به “عصر جدیدی” وارد کرده که مشروعیت تمدن غرب را متزلزل کرده و بشر را به عبور از عقلانیت ابزاری سوق داده است.امام خمینی(ره) با احیای اسلام سیاسی ـ تمدنی و رهبری با طرح تمدن نوین اسلامی، مسیر روشنگری درباره غرب را هدایت کردند.مسئله اصلی آمریکا با ایران، موجودیت جمهوری اسلامی به‌عنوان الگوی تمدنی رقیب است که نظام لیبرال‌دموکراسی را به چالش می‌کشد.تقابل ایران و غرب مربوط به دیروز و امروز نیست
چرا باید مواجهۀ ایران و غرب را تمدنی دید و چرا نگاه‌های سیاسی و حتی جامعه‌شناختی کفایت لازم را برای توضیح تقابل ما با غرب ندارد؟
بهروز فرنو: تلقی من از مواجهۀ تمدنی به بحث‌های تاریخی برمی‌گردد و بیشتر تأملات حکمی دربارۀ تحولات تاریخ معاصر است. از این منظر باید گفت تقابل بین ایران و غرب، امروز یا دیروز به وجود نیامده و سابقۀ این منازعه در منطقه 70 و 80 ساله است. گاهی در اخباری که منتشر می‌شود، گویی بعد از انقلاب در ایران این منازعه آغاز شده است؛ ولی این‌طور نیست و می‌شود گفت انقلاب اسلامی در مسیر مقاومت محقق شده است. اما در این میان توجه به مقاومت و به‌طور کلی مقاصد اسلامی در بعد از انقلاب اسلامی غلبه پیدا کرده است. سابقۀ مقاومت در کل منطقه بیش از توفیق انقلاب اسلامی در ایران است.
در مقاومت، تنها مسئلۀ ایران و غرب نیست و بحث تنها منحصر در خاورمیانه نیست. ما امری کلی به اسم استعمار و استثمار و سیاست‌های امپریالیستی در عالم جدید داریم. بخشی از تقابل با این وضعیت معطوف به انقلاب اسلامی است. قبل از انقلاب اسلامی و مقاومت در منطقه با مقاصد اسلامی، مبارزات چپ و مبارزات ملی را داشتیم. وقتی مسئله را کلی‌تر می‌بینیم، مسئله این است که استعمار، انقلاب و مقابله و مبارزه و مجاهدت در عالم فعلی از کجا آمده است؟ این سؤالی کلی‌تر است.

در تمدن غرب خشونت هیچ‌گاه متوقف نشده است
عالم جدید و تجدد که محقق شد، بشر تصور می‌کرد خشونت و استبداد و استعمار و… متعلق به جوامع عقب‌مانده و عقب نگه‌داشته‌شده و جوامع بومی و بدوی و… است. اما هر چه پیش آمد، نگاه تغییر کرد. از قرن 16 که تحولات رنسانس و اندیشه‌های جدید پیدا شد تا قرن 18 که با انقلاب فرانسه و دیگر انقلاب‌ها تثبیت شد و انقلاب‌های تجاری و اقتصادی و… به وجود آمد، تا قرن 20 خشونت هیچ‌کجا متوقف نشد و حتی رو به ازدیاد رفته است. در قرن بیستم جنگ‌های استعماری و استثماری در مناطق مختلف جهان علیه غارتگران و متجاوزان در جریان بود. دو جنگ جهانی بر سر این متصرفات و قدرت در اروپا و جهان داریم. یک جنگ سرد و بعد جنگ‌های منطقه‌ای داشتیم. پس نه تنها خشونت در عصر جدید متوقف نشده، بلکه توسعه پیدا کرده و بعضاً به سلاح‌های آتشین و سلاح‌های کشتار جمعی و شیمیایی و اتمی و… هم کشیده شده است. یعنی به جنایاتی عظیم و عجیب هم کشیده شده است.
تحلیل بیانات 1403 | مواجهه‌ تمدنی ایران و غربابتنای بشر بر عقل خود، منشأ خشونت دنیای مدرن است
بحث این است که منشأ این خشونت به کجا برمی‌گردد؟ می‌گوییم که بشر بر مبنای عقل و درایت خود گفته که تمام آیین‌های کهن دچار اعوجاج شده‌اند و… . حالا بشر می‌خواهد با درایت و عقل و تدبیر خود، امور خود را ماسوای آنچه در مذاهب و آیین‌ها بوده است، تدبیر کند و با تجدد کاری خواهد کرد که خشونت و ارتجاع و تنگ‌نظری و… نخواهد بود! خلاصه بهشتی که در ادیان آسمانی وعده داده شده بود، روی زمین ایجاد می‌شود. اگرچه این رؤیا در قرن 16 آغاز و در قرن 18 تثبیت شده است، ولی در قرن بیستم متزلزل شد و نسبت به آن پرسش پیدا شد. چون سابقۀ استعمار و استبداد و سپس خشونت‌هایی که عرض کردم، این پرسش را به وجود آورد که بشر به کجا می‌رود؟ وضع فعلی عالم به کدام سمت است؟ هر چه این پرسش‌ها بیشتر شد، در کل عالم در مقابل این وضع جهانی و قدرت روزافزون قدرتمندان، انقلاب‌ها و نهضت‌هایی برانگیخته شد، از جمله آنچه در ایران اتفاق افتاد.
وقتی به تاریخ انقلاب در ایران رجوع می‌کنیم، اگر بپرسیم چرا در کودتای 28 مرداد آمریکا موفق شد نهضت ملی کردن نفت را متوقف کند؟ و چرا در سال 57 موفق نشد؟ باید حوادث عالم و حوادث داخل ایران را در آن سال‌ها بسنجیم. تعارضاتی که در جهان پیش آمده، پرسش نسبت به وضع استعماری قدرت‌های بزرگ در دهه‌های منتهی به انقلاب اسلامی را جدی‌تر و بیشتر مطرح می‌کند. در ویتنام با وجود اینکه آمریکا سال‌ها ویت‌کنگ‌ها را بمباران می‌کرد، اما نتوانست نهضت را کامل سرکوب کند و آن‌ها موفق شدند استقلالی نسبی برای ویتنام ایجاد کنند.
تحولات در ایران هم وضعیت را به جایی رسانده بود که اگرچه ساواک تصور می‌کرد تمام جریان‌های مبارز و نهضت‌های مسلحانه و چپ و ملی و سوسیال و اسلامی و… را سرکوب کرده است، ولی آتشی زیر خاکستر وجود داشت و با کمی باز شدن فضای سیاسی در سال 56، به‌یک‌باره سوپاپی ایجاد شد برای این حجم بخار متراکم در داخل دیگ انقلاب و کل دیگ با آن سوپاپ منفجر شد. جناح دموکرات‌ها که تجربۀ شکست در ویتنام را داشتند، می‌خواستند در سال 56 با ایجاد فضای باز سیاسی از فشار و سرکوب ساواک بکاهند و در جاهایی به برخی سخنرانی‌ها میدان داده شد؛ اما به این توجه نداشت که امکان دولت شاهنشاهی برای ادارۀ وضع خود با سیاست قدیمی سرکوب در میان جمهوری‌خواهان و سیاست چماق تناسب داشت، نه با سیاست هویج. از این رو به محض ایجاد فضای باز سیاسی، دیگ انقلاب منفجر شد و انقلاب به ثمر رسید.
نه‌تنها میان انقلابیون تصور این پیروزی وجود نداشت، بلکه انقلاب برای شاه و آمریکا هم غیرمنتظره بود و به هیچ وجه پیش‌بینی نمی‌کردند قدرتی که این همه از آن پشتیبانی می‌کردند به این راحتی سقوط کند. حتی برای ادارۀ یک سیاست استعماری هم باید به شرایط عالم توجهی جدی کرد. نظامی که مبتنی بر کودتای 28 مرداد و چماقداری شعبان بی‌مخ و… بر سر کار آمده بود، جوری ذهن متوهم شاه را مشغول کرده بود که فکر می‌کرد قدرتی مطلق است و می‌تواند هر کاری که می‌خواهد انجام بدهد. این عدم تشخیص درست وضع جهانی و وضع منطقه و وضع کشور است که رژیم را به اینجا رساند. انقلابی که به نسبتی برای ما سهل‌الوصول بود، برای حفظ و تداوم به عمق دقت ما نیاز دارد تا بدانیم در چه وضعی هستیم.
.
تفکر خودبنیاد، نوعی از استکبار و استعمار جدید به وجود آورد
شما به عیان شدن خشونت ذاتی غرب در طول تاریخ اشاره کردید و بر مقاومت تاریخی‌ای که در مواجهه با خوی استعماری غرب شکل گرفت و به وقوع انقلاب اسلامی منجر شد، تأکید داشتید که ذیل این روند ما به فهم جدیدی از تحولات عالم رسیدیم.
بهروز فرنو: تفکر و عزم بشر جدید در این رابطه که «من همه چیز را با عقل و درایت خودم خواهم ساخت» منجر به این شد که تفکر خودبنیاد، نوعی از استکبار و استعمار جدید به وجود بیاورد. منیت و مائیت در عالم جدید که به این معنا در تاریخ بی‌سابقه بود. در زمان امپراتوری‌های بزرگ قدیم، خون‌ریزی، جنگ به معنای قدیم جریان داشت، ولی صورت جدید که ما به آن استعمار و امپریالیسم می‌گوییم ـ اگرچه لفظ امپریالیسم در افکار و اعتقادات چپ به وجود آمده و طرح شده است ولی وقتی عمیق‌تر به ماجرا نگاه می‌کنیم ـ تفکر جدیدی است که وضع عالم و جوامع را طوری برمی‌گرداند که آنچه در عالم جدید و غرب لائیک و سکولار ساخته می‌شود، ایده‌آل جامعۀ جهانی است و همه چیز با علم، تکنولوژی، تعالیم جدید، تجدد، دموکراسی و… حل خواهد شد. اما این رویا وقتی به جنگ جهانی و جنگ سرد و بحران‌های منطقه‌ای و جهانی و… ختم شد، شروع به پرسش می‌کنید که این تنازع به کجا خواهد رسید و این وضع آخرالزمانی ما را با چه مخاطراتی روبه‌رو خواهد کرد. اینجاست که نهضت‌ها شروع می‌شوند. تعارض با غرب، مسئلۀ شخصی ما و مسئلۀ ایران نیست؛ حتی مسئلۀ اسلام هم نیست. مگر در آمریکای لاتین با نهضت‌ها روبه‌رو نبودیم؟ نهضت جهانی علیه استعمار و استثمار و استبداد وجود داشته است.
.
مواجهه ما و غرب را باید با فلسفه تاریخ درک کرد
اگر بپذیریم که مقیاس تحلیل برای مواجهۀ ایران و آمریکا مقیاسی تمدنی است، ..

– اخبار ورزشی – به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، مبینا نعمت‌زاده در حاشیه مراسمی که امروز (یکشنبه) در کمیته ملی المپیک برگزار شد، اظهار داشت: امروز بیست ساله می‌شوم. برنامه‌هایی برای بیست سالگی دارم و امیدوارم تا سال آینده که 21 ساله می‌شوم، به همه اهدافم رسیده باشم و با مدال‌هایم دل مردم کشورم را شاد کنم.
وی درباره مشخص نشدن وضعیت سرمربیگری تیم ملی تکواندو و برگزاری اردوهای این تیم برای مسابقات جهانی گفت: سه ماه است که به صورت پرفشار در اردو هستیم. دو هفته قبل از چین بازگشتیم و من در آنجا توانستیم یک طلا و یک برنز کسب کنم که آن مدال برنز در یک وزن بالاتر بود. در واقع اولین مسابقه بین‌المللی‌ام را در وزن 57 کیلوگرم انجام دادم. دو ماه دیگر نیز مسابقات دانشجویان جهان را داریم و چند ماه پس از آن هم مسابقات جهانی در پیش است و ما هم برای این دو رویداد در اردوی تیم ملی هستیم. درباره سرمربی هم همه چیز مشخص است. دو هفته قبل مهروز ساعی بهترین مربی آسیا شد. با اینکه او سرمربی نبود، اما کاپ بهترین مربی را دریافت کرد. به نظرم او لایق است و باید ببینیم فدراسیون چه تصمیمی درباره کادر فنی می گیرد.
نعمت‌زاده درباره حواشی ایجاد شده در جریان مسابقات چین گفت: من و ناهید کیانی هیچ مشکلی با هم نداریم؛ دو دوست و دو رقیب هستیم. اتفاقاً این رقیب بودن باعث می‌شود که هر دو نفر پیشرفت کنیم. وقتی در اردوی تیم ملی دو نفر در کنار هم هستند، باعث پیشرفت یکدیگر می‌شوند. وزن المپیکی ما، یکی است، اما وزن جهانی‌مان فرق دارد. ان‌شاءالله هر دو نفر به مسابقات جهانی اعزام شویم و با کسب دو مدال طلا دل مردم کشور را شاد کنیم. هیچ کدورتی وجود ندارد و نمی‌دانم این حواشی به چه دلیل ایجاد شد.
المپین تکواندو درباره قهر کردن و دست ندادن او و کیانی گفت: نه، هرگز چنین موضوعی نبود. بالاخره یک ورزشکار پس از شکست خوردن امکان ناراحت شدن دارد. من نمی‌توانم کیانی را قضاوت کنم، شاید اگر من هم می‌باختم، ناراحت می‌شدم. من به سمت ناهید رفتم و در انتهای مبارزه با همدیگر دست هم دادیم. او بزرگتر من و بزرگتر تیم ملی است و احترامش برای من و سایر نفرات واجب است. کدورتی هم با هم نداریم.
وی با تاکید بر اینکه توانایی تغییر وزن ندارد و در وزن فعلی‌اش باقی می‌ماند، گفت: من قد بلندی دارم و در طول چهار سالی هم که برای حضور در وزن 49 کیلوگرم تمرین و رقابت می‌کردم، خیلی تحت فشار بودم. وزن کردن زیاد، بر روی روح و روان آدم، زندگی روزمره و حتی آینده‌ام تاثیر می‌گذارد. اگر من بخواهم هشت سال برای کشورم بجنگم و عمر قهرمانی بلندتری داشته باشم، باید تغییر وزن بدهم. اگر قرار بود که دوباره وزن کم کنم، ممکن بود که با آسیب‌های بدی مواجه شدم و نتوانم تکواندو را ادامه بدهم. فدراسیون هم این درخواست را کرده بود که در 49 کیلوگرم بمانم، اما با رژیم‌های خیلی حرفه‌ای وزنم را کم می‌کردم که آسیب نبینم و قرار بود که این کار تا المپیک باشد و بعد از آن تغییر وزن بدهم.
نعمت‌زاده درباره برنامه‌هایش برای المپیک آینده گفت: من بعد از المپیک پاریس فقط یک ماه استراحت کردم و بلافاصله تمریناتم را از سر گرفتم. اولین المپین تکواندو بودم که وارد مسابقات شدم، در دو دوره لیگ شرکت کردم و حتی به مسابقات فجیره و چین هم رفتم. این را می‌دانم که کار خیلی سختی در پیش دارم و تا الان هم نتیجه مطلوب را گرفته‌ام. ان‌شاالله همه تلاشم را می‌کنم که در المپیک بعدی خوش‌رنگ‌ترین مدال را بگیرم.
انتهای پیام/

موضوع کسری بودجه در ایران از دوره قاجار و با گسترش هزینه‌های دولت و ارتش ایجاد شد، با این حال امروزه مفهوم کسری بودجه و اهمیت آن در نظام بودجه‌ریزی دچار تغییرات عمده شده است.

– اخبار فرهنگی – به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برگزاری مراسمی با حضور نرگس آبیار و بهنوش طباطبایی در غرفه انتشارات علمی و فرهنگی در سی‌وششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران با حاشیه‌های زیادی همراه شد، انتشار خبری در همین رابطه با محوریت جشن امضای کتاب «سووشون» واکنش‌های متفاوتی را از جانب اهالی فرهنگ و نویسندگان به‌همراه داشت، سؤال اینجا بود؛ آیا فردی، غیر از نویسنده، می‌تواند کتابی را برای مخاطبان امضا کند، آن هم نویسنده اسم و رسم‌داری چون سیمین دانشور و آن هم برای رمان درخشان «سووشون»؟ در حالی که نویسنده از دنیا رفته است، آیا نباید حق او را گرامی داشت؟
اسدالله امرایی، مترجم، جزو اولین افرادی بود که به این خبر واکنش نشان داد و نوشت: «…فقط حیف که سیمین دانشور نیست این هنگامه را ببیند. حیف سیمین دانشور، حیف انتشارات خوارزمی».
اما در این میان برخی از نویسندگان نیز از این رویداد حمایت کردند و آن را در جهت معرفی بیشتر آثار ادبی دانستند. علی‌اصغر عزتی‌پاک، نویسنده، با چنین رویکردی در صفحه شخصی خود نوشت: من جزو آن‌دسته از علاقه‌مندان داستان هستم که «سووشون» را مهم‌ترین رمان ایران می‌دانند، بنابراین، احساساتم در مواجهه‌ با این رمان به‌شدت برانگیخته می‌شود. نرگس آبیار، که منتظر سریالش از این رمان هستیم، این روزها تلاش کرد با استفاده از فرصت نمایشگاه کتاب، موجی تبلیغاتی برای توجه دوباره به «سووشون» راه بیندازد. او به‌همراه خانم بهنوش طباطبایی، بازیگر نقش زری در سریال «سووشون»، به نشر خوارزمی رفتند و کتاب و برگه‌ تبلیغاتی سریال را برای علاقه‌مندان امضا کردند. حالا برخی صادقانه، و برخی نیز از روی غرض، در حال تخریب این حرکت هستند، اما به‌نظر می‌رسد چنین اقدامی صرفاً یک ادای دین به رمان و نویسنده‌ هنرمند و اندیشمندش بوده است.
به‌گفته او؛ اگر به‌چشم انصاف نگریسته شود، در این حرکت نه نقض حقوق مؤلف شده است، و نه توهینی نسبت به نویسنده روا داشته شده. تمام آنچه رخ داده، ترغیب مردم به رجوع به کتاب است، و نشانه‌ای از احترام به نویسنده، و این بی‌تردید کاری است اخلاقی و قابل احترام. بدگمانی به این کُنش در مورد طرفداران صالح و منصف سووشون فقط می‌تواند به‌دلیل فاصله ارتباطی بین کارگردان سووشون و آنان باشد.
عزتی‌پاک در ادامه این یادداشت خود، به سختی‌های کار اقتباسی در ایران هم اشاره کرد و نوشت: اما ماجرای غرض‌ورزان متفاوت است، چرا که آنان همان کسانی‌اند که کار اقتباس را تبدیل به منطقه ممنوعه کرده‌اند در ایران، و ورود به آن را برای غیرخودی‌‌ها، خطرخیز! آنان با سوءاستفاده از روحیه حفاظت میراث، به دورِ ادبیات دیوار کشیده‌اند و آن را تبدیل به ملک شخصی کرده‌اند، اگر نه، این حجم از بدگمانی نسبت به هنرمندی که سال‌هاست آثار هنری شاخص خلق می‌کند، به‌دور از انصاف است.
یادداشت|سیمین و جلال و تحلیل محتوای یک زندگیدر نهایت ناشر با انتشار اطلاعیه‌ای مبنی بر اینکه در این رویداد، کارت‌پستال‌هایی از سریال توسط عوامل آن امضا و به علاقه‌مندان اهدا شد، نه کتاب به این حواشی پایان داد و آن را ظاهراً ختم به خیر کرد، اما ماجرای کتاب «سووشون» چیست و چرا این‌قدر روی آن حساسیت وجود دارد؟
«سووشون» را می‌توان نه‌تنها متمایزترین اثر زنده‌یاد سیمین دانشور که برجسته‌ترین رمانی دانست که توسط یک نویسنده زن در تاریخ ادبیات داستانی ایران تاکنون نوشته شده است. دانشور که او را همواره کنار جلال آل‌احمد به‌یاد می‌آوریم، با انتشار آثاری چون «سووشون»، «جزیره سرگردانی» و «آتش خاموش» توانست نام خود را به‌عنوان نخستین زن داستان‌نویس و رمان‌نویس دوره چهارم ادبیات معاصر به ثبت برساند و از زیر سایه نام همسرش خارج شود. درحالی که جلال به‌عنوان یکی از نویسندگان اثرگذار بر نسلی از نویسندگان مطرح است، دانشور را می‌توان نویسنده‌ای معرفی کرد که نه تحت تأثیر او قرار گرفت و نه مقابل او ایستاد.

داستان‌های سیمین از همان ابتدا امضای خود را دارد؛ با این حال می‌توان ردپایی از شخصیت جلال را در کارهای او، به‌ویژه در «سووشون» دید و احساس کرد؛ «یوسفِ» زری در این کتاب، با تمام احوالاتش و سر پرشوری که دارد، برای خیلی‌ها یادآور جلال و نقدهای تند و تیز و بی‌پروای اوست.
توانایی دانشور در خلق آثار و پرداختن به مسائل ناگفته در خلال روایت‌هایش، سبب شد هویتی مستقل از همسر در تاریخ ادبیات ایران داشته باشد، اما این موفقیت به این سادگی حاصل نشد؛ آن هم در ایرانی که زنان همواره با نام همسرانشان شناخته می‌شوند و نگاه مردسالارانه در دهه 40 و 50 سایه سنگینی بر زندگی زنان ایران انداخته بود.
دانشور با علم به اهمیت ادبیات داستانی در ثبت حافظه ملی انسان معاصر، موضوع شاهکار ادبی خود را به لحظات اشغال ایران توسط نیروهای انگلیسی و تبعات بعد از آن در دهه 20 اختصاص داد. هرچند برخی معتقدند که انتخاب این موضوع محوری در «سووشون» خود نشانه اثرپذیری افکار و ایده‌های جلال به‌ویژه در «غرب‌زدگی» است، اما به‌نظر می‌رسد طرح این موضوع جفایی است در حق سیمینی که یک سر و گردن نه از زنان عصر خود که از بسیاری از مردان اهل فرهنگ و حتی رجل سیاسی آن دوران بالاتر بود و حالا با گذشت زمان، متمایز بودن خود را بیشتر به رخ می‌کشاند. بی‌راه نیست اگر این ایده را نشانه‌هایی از همان نگاه مردسالارانه دانست؛ چرا که هرچند سیمین در این اثر خود هم‌رأی با همسرش است، اما تجربه و زیست شخصی او در آن برهه در شیراز را نباید نادیده گرفت.
«سووشون» با آغازی قابل تأمل، دست مخاطب امروز را به دل تاریخ می‌برد و از هزارتوی سرنوشتی که بر مردم این مملکت گذشت، روزهایی را به یاد ما می‌آورد که خاک ایران زیر چکمه‌های اشغالگران بود و چه جان‌های عزیزی که برای پاک کردن این خاک از اهریمن، به خاک سپرده شدند. سیمین به‌درستی برای بیان این احوالات، دست به دامان اساطیر ایرانی چون سیاوش می‌شود که در حافظه جمعی ما ایرانیان نماد به‌حق بودن و در عین حال مظلوم بودن است.

سیمین در این اثر خود، همانند دیگر آثار، زنان را محور قرار داده و از دریچه آنها به احوالاتشان نگریسته است. بررسی جایگاه زن ایرانی چون «زری» در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در «سووشون»، همانند دیگر آثار دانشور، خودنمایی می‌کند، و همین امر، نقطه تمایز دیگری بر کتاب او میان آثار داستانی مشابه است که عمدتاً توسط نویسندگان مرد نوشته شده‌اند و نوشتار زنانه ندارند.
«سووشون» فارغ از اینکه توسط چه‌کسی امضا شود، روایتی نمادین از تاریخ ایران است، کتابی که اتفاقاً این روزها با وجود انتشار روایت‌های متناقض و گاه به‌عکس از تاریخ، می‌تواند به ملت ایران کمک کند که حافظه تاریخی خود را بازیابد.
انتهای پیام/+

کارشناسان بازار طلا و ارز معتقدند در صورت تداوم کاهش نرخ ارز و کنترل انتظارات تورمی، قیمت‌ها در بازار سکه و طلا همچنان می‌تواند در مسیر نزولی باقی بماند.

سید‌سعید میرمحمدصادق با اشاره به افزایش نگران‌کننده مقالات علمی حاوی جعل عنوان خلیج فارس می‌گوید:‌ ما باید همکاری‌های علمی بین‌المللی درباب موضوعات تاریخی،‌ علمی و فرهنگی بامحور خلیج فارس را افزایش دهیم،‌ این همکاری‌ها از دهه 90 به بعد کمرنگ شده است.

مشاور رهبر معظم انقلاب گفت: شیفتگی ترامپ به جولانی از کمدی‌های زمان است. سخنان و رفتار اخیر آمریکایی‌ها یادآور گفته مارکس است که تاریخ دو بار تکرار می‌شود؛ یکبار به‌صورت تراژدی و بار دوم به‌صورت کمدی.

عوامل معاند و تروریست در ماه‌های اخیر به آتش‌زدن 29 دستگاه ماشین‌آلات راهسازی در منطقه بلوچستان اقدام کرده‌اند.

رئیس مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای به مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، 6 قانون را برای اجرا ابلاغ کرد.

– اخبار استانها – به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان، صبح امروز یکشنبه 28 اردیبهشت، تونل شماره 20 معدن زغال‌سنگ «همکار» واقع در شهرستان کوهبنان استان کرمان دچار ریزش شد که بر اثر آن، دو نفر از کارگران شاغل در معدن مصدوم شدند.
با اعلام حادثه، نیروهای امدادی در کمترین زمان ممکن در محل حادثه حاضر شده و عملیات نجات را آغاز کردند. هر دو کارگر آسیب‌دیده با تلاش امدادگران از زیر آوار خارج و بلافاصله به مراکز درمانی منتقل شدند.
بنابر اعلام منابع بیمارستانی، حال عمومی هر دو کارگر مساعد گزارش شده و اقدامات درمانی لازم در حال انجام است. هنوز علت دقیق این حادثه مشخص نیست و بررسی‌ها از سوی مراجع ذی‌ربط ادامه دارد.
ریزش معدن در روستای عبدالله‌آباد مهاباد با یک قربانیانتهای پیام/

رئیس فدراسیون فوتبال از عملکرد سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان ابراز رضایت کرد و گفت این مربی به کار خود در این تیم ادامه خواهد داد.

رئیس‌جمهور گفت: مذاکره می‌کنیم و مذاکره خواهیم کرد؛ دنبال جنگ نیستیم ولی از جنگ نمی‌ترسیم، این‌گونه نیست که اگر ما را تهدید کنند، از حق مسلّم‌مان پا پس خواهیم کشید؛ نه، ما دستاوردهای پرافتخار نظامی، علمی، هسته‌ای و سایر حوزه‌ها را از دست نخواهیم داد.

سخنگوی سازمان اورژانس کشور از مصدومیت 21 نفر در کشور بر اثر حوادث جوی در روزهای اخیر خبر داد و گفت: متأسفانه یکی از این مصدومان در آذربایجان غربی، جان خود را براثر برخورد صاعقه از دست داده است.

سخنگوی سازمان اورژانس کشور از مصدومیت 21 نفر در کشور بر اثر حوادث جوی در روزهای اخیر خبر داد و گفت: متأسفانه یکی از این مصدومان در آذربایجان غربی، جان خود را براثر برخورد صاعقه از دست داده است.